ده روز پیش تو هفته ۱۱نی نیم سقط شدحال روحیم خیلی بد چن روز خونه مامانم بودم وقتی اومدم خونه موقع خواب شوهرم هی راجب بیماریای خودایمنی سوال میکرد بعدشم گفت ام اس دارم چن وقته فهمیدم؛ گفتم حالت بهتر شد بهت بگم حالهم ازت میخوام بری خونه بابات چون نمیخوام تو اسیر بشی
حالا من چیکار کنم؟از ی طرف نی نیم سقط شده از ی طرف از بیماری شوهرم شوکه شدم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من 2 سال و نیم مرتب سینوکس و اوونکس زدم که سال 88 دونه ای 50 تومن بود یعنی ماهی 200 تومن جدیدا حمله خاصی نداشتم بشدت حمله اول که با کورتورن درمانی و امپول درمان شدم تا سال 91 امپول میزدم
عزیزم ام اس قابل کنترل. فقط باید هوای همو داشته باشین. شمام غصه نخور ان شاالله دوباره مامان میشی. درکت میکنم سخته خیلی ولی اگه دلت با شوهرته کنارش بمون و روحیه بده اینجوری که دلش بهت قرص شه هم با بیماری کنار میاد هم برای مهارش تلاش میکنه
کاش میشد اینده رو دید. اینده با بعضی ها و اینده بدون بعضی ها....