2777
2789

ده روز پیش تو هفته ۱۱نی نیم سقط شدحال روحیم خیلی بد چن روز خونه مامانم بودم وقتی اومدم خونه موقع خواب شوهرم هی راجب بیماری‌ای خودایمنی سوال می‌کرد بعدشم گفت ام اس دارم چن وقته فهمیدم؛ گفتم حالت بهتر شد بهت بگم حال‌هم ازت میخوام بری خونه بابات چون نمیخوام تو اسیر بشی

حالا من چیکار کنم؟از ی طرف نی نیم سقط شده از ی طرف از بیماری شوهرم شوکه شدم 

تورو خدا کمکم کنید 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

عزیزم همسرتو دوست داری کنارش بمون محکم

تو مسئله بچه دارشدنتون هم مشکلی ایجاد نمیکنه

کنترل بشه مسئله ای نییت

با دکترشم خودت تنهابرو صحبت کن بهت همه چیزو آموزش بده

بی خیال باش تا کامروا باشی

عجبااااا ام اسه یا اچ آی وی؟؟؟؟؟ 

ام اس چیزی نیست که درمان نشه 

خیلی ها دارن باهاش زندگی میکنن 

طوری گفتن برید خونه ی پدرتون که گویی لاعلاجه

خیر عزیزم خیلی هم راحت میشه باهاش کنار اومد 

فقط تحت درمان باشن 


خدا هست.

مهمون امروز حالا خورشید یه آقایی بود که ۲۶ساله ام اس داره وحتی اولش با علایم شدید مثل بی حسی پاها و کوری مواجهه شده ولی الان خیلی خوب و سرحال ،کوهنورد بود

البته گفت علایمش رو دارم کم و بیش ولی باهاش سر میکنن

بخدا بهم میگه برو نمیخوام زندگیت خراب بشه؛من شوکه شده حال روحیم اصلا خوب نیست ولی سعی میکنم همش بهش ...

این همه آمپول این همه دارو هست برای ام اس .ناراحتی هم براش بده یه هو دیدی فلج شد 

قربان وفای سگ ♥️
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792