ده روز پیش تو هفته ۱۱نی نیم سقط شدحال روحیم خیلی بد چن روز خونه مامانم بودم وقتی اومدم خونه موقع خواب شوهرم هی راجب بیماریای خودایمنی سوال میکرد بعدشم گفت ام اس دارم چن وقته فهمیدم؛ گفتم حالت بهتر شد بهت بگم حالهم ازت میخوام بری خونه بابات چون نمیخوام تو اسیر بشی
حالا من چیکار کنم؟از ی طرف نی نیم سقط شده از ی طرف از بیماری شوهرم شوکه شدم
ام اس بیماری خطرناکی نیس با داروکنترل میشه خیلی ها ام اس دارن و زندگی عادیشونو میکنن فقط سال یکی دوبار حمله دست میده بهشون که عادیه و بعد دوباره خوب میشن
مهمون امروز حالا خورشید یه آقایی بود که ۲۶ساله ام اس داره وحتی اولش با علایم شدید مثل بی حسی پاها و کوری مواجهه شده ولی الان خیلی خوب و سرحال ،کوهنورد بود
البته گفت علایمش رو دارم کم و بیش ولی باهاش سر میکنن