بازهم طبق معمول وقتم رو نگذاشتم که تا پایان متنتون رو بخونم
گفتید چون پای اعتقاداتتون درمیونه مجبورید با من هم کلام بشید
ولی من اعتقاداتم محکم هست و سست نیست که با حرف های شما بلرزه برای همین من اجباری ندارم که با شما هم کلام بشم
اما من کاملا ریلکس هستم و بهترین زندگی رو دارم هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ آرامش
بر خلاف فکر شما من اصلا نمیجنگم که به کسی ثابت کنم برابری وجود داره خیییییررررر چرا؟
چون در خانواده من برابری از کودکی به ما آموزش داده شده و ما تمامی حقوقی که یک پسر داره رو از کودکی داشتیم
پدرم اموالشون رو به صورت مساوی بین ما ۳ تا بچه تقسیم کردن و بین ارث دختر و پسر تفاوتی قائل نشدن
میدونی چرا؟برای اینکه پدر من مرد بزرگی هستن و از اینکه یک انسان دیگه(زن) رو کنترل کنن احساس بزرگی و مردانگی بهشون دست نمیده
و همسرم هم همینطور همسر من یک مرد پرستیدنی هست چون هیچ وقت خودش رو بالاتر و برتر از یک خانوم نمیدونه و به خانم ها به چشم یک موجود که فقط توی رخت خواب به درد میخوره نگاه نمیکنه
بلکه به چشم یک انسان به من نگاه میکنه و درزندگی ما همه چیز رو باهم انجام میدیم
و باهم دیگه برای برابری قدم بر میداریم
دقیقا آزادی هایی که همسرم دارن رو من هم دارم چرا؟ چون من هم یک انسان هستم مثل ایشون
پس من در ریلکس ترین حالت ممکن زندگی میکنم و هیچکس آرامش زندگیم رو بهم نمیریزه چون ما همه با هم هم عقیده هستیم
معلوم هم هست که شما مطالعه زیادی درمورد فمینیست و اعتقاداتشون و گروه های مختلفشون ندارید این کاملا از متن بلند بالا و پوچی که برای من ارزش کامل خوندن هم نداشت اما کاملا میتونم حدس بزنم که چه چیزهایی نوشتین مشخصه
در آخر من اعتقادات شما رو نشونه نگرفتم بلکه چندین بار توی کامنت هام نوشتم که این نظرات من هست و نظرات همه محترمه شما نگران اعتقادات من نباش من اصلا ناراحت نمیشم از اینکه کسی به قول شما اعتقاداتم رو نشونه بگیره چون به اعتقادم مطمئنم اما شما مجبورید اعتقاداتتون رو به دیگران تحمیل کنید نمونش اجبار کردن حجاب و اینکه اگر مسلمانی بخواد تغییر دین بده اعدامش میکنن این ها اسمش تحمیله
مثال میزنم یک لباس ارزشمند رو به زور تن کسی نمیکنن چون باارزشه و باید توی ویترین باشه و کسی که میخواد اون لباس رو داشته باشه پول زیادی بابتش بده دقیقا مثل جریان اعتقادات... شما اعتقاداتتون رو به دیگران تحمیل میکنید چون ارزشمند نمیبیندیش
اما حالا که اینطوری نوشتید من هم بهتون میگم که
عزیزم اول یک لیوان آب خنک بخور که آروم بشی
و در درجه دوم اینکه شما میتونی دوست داشته باشی که گواهیت توی دادگاه سند نباشه؛همسرت به چشم یک ابزار ج ن س ی بهت نگاه کنه و شما باید همیشه آماده دادن خدمات ج ن س ی به ایشون باشی حتی روی شتر!!!!
میتونی دوست داشته باشی که شوهرت برات تعیین کنه اجازه داری از خونه بری بیرون یا اجازه نداری یا اینکه اجازه میده با کسانی که دوست داری رفت و آمد کنی یا نه
میتونی دوست داشته باشی که همسرت ۴ تا زن داشته باشه و بی نهایت صیغه
میتونی قبول داشته باشی که همسرت بهت حق کار و تحصیل نده و اگر بچه دار شدی حتی حق سرپرستی بچت رو هم نداشته باشی
و شما میتونی قبول داشته باشی که ارزش بیضه چپ همسرت بیشتر از دیه خودت باشه یعنی ۲ بیضه مرد به اندازه ۲ زن می ارزه
و خیلی چیزای دیگه که از حوصله بحث خارج هست...
اما من ارزش خودم رو خیلی بالا میبینم و اجازه نمیدم جامعه مسخره مردسالار ما معیار های دروغینش رو به من تحمیل کنه...همینطور که در خانوادم همه چیز برابر هست...
دیگه تمایلی ندارم که جوابتون رو بدم اگر برای خودتون ارزش قائل هستید ریپلای نکنید چون نه شما من رو تغییر میدید نه من شما رو