مستاجریم عزیرم ولی این خونه ای ک الان توشیم خودش بازسازی کرده قبل از بازسازی منو آورد ک خونه رو ببینم اومدم دیدم گفتم قطعا من تو اون خونه نمیرم گفت ببین اون خونرو چیکارش کنم واقعا همه جاشو عالی کار کرد الان دلم نمیاد پاشم😁😁
شوخی کردم عزیزم استاد دانشگاهه ولی باباشم پولداره خب خداروشکر خیلی به ما رسیده
من خودم چشم داشت ب مال کسی ندارم.ولی مامان باباهای الان همشون جونشونو میدن واسه بچهاشون.اما قدیمیا یکسریشون اصلا ب فکر اینده بچه نیستن و براشون مهم نیست با چ نکبتی زندگی میکنن
خدایا شکرت که صاحب خونه شدیم بدون اینکه یک ذره اذیت بشیم یا نگران وخیلی زود اسباب کشی کردیم و دلمون شاده اصن نمیدونم پولش چجوری جور شد فقد میدونم صاحب خونه ایی هستیم ک دوسش داریم😍😍😍😍سپاس گذارم سپاس گذارم سپاس گذارم
آنِه!!!💙 تکرار غریبانه روزهایت چگونه گذشت؛ وقتی روشنی چشم هایت در پشت پرده های مه آلود اندوه پنهان بود؛ با من بگو از لحظه لحظه های مبهم کودکی ات، از تنهایی معصومانه دست هایت؛ آیا می دانی که در هجوم درد ها و غم هایت؛ و در گیر و دار ملال آور دوران زندگیت؛ حقیقت زلال دریاچه نقره ای نهفته بود؟ آنِه! اکنون آمده ام تا دست هایت را به پنجه طلایی خورشید دوستی بسپاری؛ تا در آبی بیکران مهربانی ها به پرواز درآیی؛ اینک، آنِه! شکفتن و سبز شدن در انتظار توست، در انتظار توست …
گر تن بدهی دل ندهی کار خراب است/چون خوردن نوشابه که در جام شراب است/گر دل بدهی تن ندهی باز خراب است/این بار نه جام است و نه نوشابه سراب است/اینجا به تو از عشق و وفا هیچ نگویندچون دغدغه مردم این شهر حجاب است/تن را بدهی دل ندهی فرق ندارد/یک آیه بخوانند گناه تو ثواب است/ای کاش که دلقک شده بودم نه شاعر/در کشور من ارزش انسان به نقاب است/هر جای جهان مرتبه زن بلند است/در کشور من زن مثل میت به حساب است/خریدند تنت را و بریدند کفنت را/به یک آیه و چند سکه ببستن دهنت را/نه روحی به کار است نه عشقی به بار است/فقط شهوت مردانه به اندام تو یار است/شکستند دلت را و غرور و حرمتت راسکوتت گرفت از تو تمام فرصتت رابه نانی تو راضی شدی و هیچ نگفتیهمین است که جاهل زده بر تو همتت را