دیگه دارم سکته میکنم تروخدا بگید چیکار کنم مادرشوهرم یه جادوگره آشغاله وقتی تو دوره عقد باردار شدم زود بهانه گرد که دیگه لازم به عروسی گرفتن نیست منم کلی گریه و زاری آخرم داداشم برام عروسی گرفت مادرشوهرمم هیچکدومشون نیومدن عروسی و الان ۸ماهه قطع ارتباطم الان که دارم جشن سیسمونی میگیرم زنگ زده به پسرش که فلانی رو هم دعوت کن من چی بپوشم ... اه اه اه دلم میخاد خفش کنم فقط واسه نمایش و ادا بازی داره میاد نمیتونم باهاش روبرو بشم و تحملش کنم شوهره بدبخته منم این وسط گیر کرده همش میگه چیکار کنم واقعا تحمل دیدنشو ندارم برای من هیچکاری نکرده نه عروسی نه نامزدی نه حتی ماه عسل.. الان حاظراماده میخاد بیاد فقط حال من گرفته شه
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
من حلیم رو با دارچین میخورم شما دوست داری با نمک بخور یا با شکر بخور. 😂تصورم از بعضی از نی نی سایتی ها پشمک حاج عبدا... هست تو همه تاپیکا پشماشون میریزه ولی بازم پشم دارن برای تاپیک بعدی 🤣🤣🤣🤣. آهای تویی که پاچه میگیری چخه چخه.
عزیزم برات مهم نباشه اصلا خب بهرحال مادرشوهرته و اگه تو مراسم نباشه جالب نیست هرچند اصلا کار درستی نکرده ک عروسی نیومده بی احترامی ب پسر خودش بوده شما کلا سعی کن نادیده بگیریش
یه زمان خیلی از رنگ عوض کردن آدما غصه میخوردم ولی امروز فقط بهشون میخندم. دیدم که پول فایده نداشت، شهرت کافی نبود، دیدم موفقیتهای پرسر و صدا هم عمری داره و فقط شخصیتته که میمونه برات. میخندم به تصورات خودم، که هربار از نگاه من چقدر اون آدمها بزرگ به نظر میرسیدن و تهش مثل یک حباب به اشاره ای از روزگار، تموم!