2777
2789
عنوان

برم خونمون یا زوده

589 بازدید | 43 پست

خانومای عزیز یه ماه پیش با شوهرم اومدیم شهر خودمون بعد ده روز رفت تهران و من موندم پیش خانواده م حالا بیست روزه که رفته و ماه بعد عید قربان عروسی دخترخاله مه میخوام بمونم فعلا و اینکه همسرم مرد خوبیه و کاملا بهش اعتماد دارم و صبح تا شب سر کار ، و خودش میگه تهران خیلی گرمه و اگه دلت خواست میتونی تا عروسی دختر خالت بمونی البته تو شهرستان ما اکثرا اینطوری خانما تابستون میان میمونن ولی یه جوری م به نظرتون نمونم تا عروسی و برگردم یابیخیال این یه ماه و واسه خودم زندگی کنم و خوش باشم و البته بلافاصله بعد اینکه من رفتم فامیلامون واسه عروسی میان و من تنها میشم قبلا هم اومدم وهمیشه حدود یه ماه میمونم 

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

به نظر من کار خوبی نکردی انقدر طولانی همسر تو تنها گذاشتی  و اومدی

باید میموندی ۱۰ روز مونده به عروسی میومدی 

من جات باشم میرم خونه م و چند روز مونده به عروسی برمیگردم 

من کلا شخصیتم‌ مستقله و حس دلتنگی بهم دست نمیده

ولی اگه جای تو بودم میرفتم ماه بعد برمیگشتم‌میومدم عروسی

حالا شوهر هیچ

خونه زندگی رو نمیشه ول کرد

من تعلق خاطر زیادی به خونه دارم دیگه نهایتا بتونم سه شب تو تختم نخوابم😁

یکماه دیگه خیلی زیاده

من طاقت ندارم

بعداز یه هفته فقط خونه خودمومیخوام

بنظرم برگرد بعددوباره برو

    باتمام وجود به وجود پرازعشق ومهربونیت افتخارمیکنم دخترکوچولوی من❤

ابدا نمی مونم 

ماه دیگه برمی گشتم 

یک شبم نمی تونم از خونم دور باشم

‏یه بار موقع خداحافظی یکی بجای تعارفات معمول و ارزوی موفقیت؛   بهم ساده گفت: غمت کم... و این قشنگ ترین جمله ای بود که شنیدم...  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792