من ی بار سر کلاس یکی از استادام بودم استاد زیست
وقت استراحت بود دیدم دیررر شده هنو نیومده
جلوی تخته گچی یه تخته وایت بردم گذاشته بودن
من شرو کردم حرفای عاشقانه نوشتن رو تخته
یهو دیدم صدا از هیچکی نمیاد
سرمو برگردوندم دیدم استاده از پشت داره نگام می کنه متنمو میخونه
ابروم رف😁😁😁😁😁😁😁