چند روز پیش رفتم سونو گفتن بچه پسره ،میدونستم همسرم یه شدت عاشق دختره،وقتی بهش گفتم چیزی نگفت از رفتارش احساس کردم خوشحال نشده. ولی خودش بعدش گفت فرقی نداره
اما من میدونم ته دلش اصلا خوشحال نیست چون تو همه این سالها درمورد دختر صحبت کرده ،همیشه فقط با دختر بچه ها بازی میکنه،درمورد شیرینی دختر بچه ها حرف میزنه و....
خیلی ناراحتم،نه اینکه به روی خودش بیاره ها ولی همینکه میدونم تو دلش چه خبره داغونم میکنه 😥😥😥
بدنیا که بیاد شیرین میشه براش
ته دلشم شما باید مدیریت کنی..بیخیال بابا بغلش بگیره دیگه با دنیا عوضش نمی کنه...ضمنا برای چیزی که یک درصدشم نمی تونی تغییرش بدی غصه نخور
تقصیر تو چیه عزیزم
بچه اونم هست دیه
مردها عاشق پسرهستن..مطمعن باش دخترهم داشته باشه باز میگه کاش ی پسرداشته باشم
شوهر من دکتر احتمال پسر داده ناراحته باهام حرف نمیزنه سر سنگینه😒
اخی کلا مردای مهربون شخصیتشون اینطوریه.عاشق بچه دخترن...خدا کنه من به مشکا تو برنخوردم...بدجور عشق دختره
دایی من به زندایی واسه بارداری دومش که دختر بود گیر داده بود که سقطش کن الان دخترش نفسشه بزار دنیا بیاد
شوهر منم از دختر بودن بچه ام زیاد خوشحال نشد چون همه بهش میگفتن بچه ات پسر میشه.
به این چیزا زیاد توجه نکن میمونه میمونه عادت میکنه
عزیزم تو که اینو حس کردی من قشنگ فهمیدم. روزی که از سونو اومدم گفتم دختره یعنی خندش تا گوشش رسیده بودا هی با خوشحالی میگفت واقعا بعد گفتم نه پسره یهو خندش رفتو گفت فرقی نداره. منم خیلی ناراحتم. به خدا هم نمیگم چرا بهم پسر دادی حتما صلاح بوده دیگه. من که بچه دوممه.
دعا کن
سالم باشه
فقط
بعد درست میشه مطمئن باش من خودم عاشق پسر بودم شوهرم عاشق دختر چون خواهر ندارن
وقتی از جنسیت بچم فهمیدم که دختره بی اختیار تو اطاق دکتر زدم زیر گریه
دکتر گفت خجالت بکش برو خدا تو شکر کن که بچت سالمه خوبه بگم پسره یه دست نداره
این حرفش برام یه تلنگر بود
اما حالا همه دین و ایمانم هست و نیستم شده دخترم خدا ببخشه منو ولی خدای روی زمینم شده
