2777
2789
عنوان

توروخدا بیاببد راهنماییم کنید

71 بازدید | 6 پست

بچه ها هفته پیش شوهرم با مادرش بحثش شد سر مسایل خواهرش  و پدرش بعد من فقط سر سفره بودم گوش میدادم اخرشم دیدم مامانش ناراحته گفتم ولشون کنید مامان .اما با من مثل سگ برخورد کرد جواب خداحافظیمم نداد و وقتی خواهر شوهرم کادو تولدمو داد حتی یه تبریک هم نگفت .وقتی هم که اومدیم بیرون تا رسیدم پایین دیدم که داره داد میزنه که میان شامشونو میخورن و غذا میبرن و من اگه بمیرم زیر دست پسرم و زنش نمیرم و دیگه واینسادم صداشا گوش بدم خیلی ناراحت شدم چون باردارم هستم اصلا بخدا تو روحیم اثر گذاشت .یک هفتس نرفتم و شب مهمون دارن زنگ زدن که ماهم بیاییم شوهرم به خواهرش گفته که یعنی خودش شنیده اونم گفته همینه دیگه مادرته نمیشه که نیایی .منم قبول دارم اما غرور من چی تا حالا چند بار این دادو بیدادو فحش دادنشو شنیدم چیزی نگفتم که الان روشون باز شده بخدا میبینمشون دلم میخواد بالا بیارم زبون باز کثیف را .چون من واقعا بیتقصیر بودم بگین چیکار کنم توروخدا اگه جا من بودید 

منم شوهرم با مادرو خواهرش بحثش شد..

مادرش برگشت ب من فحش داد یدونه هم زد ازپشتم رف بیرون ازخونه...

خییلی بد رفتن تو مخ شوهرم عصبیش کردن شوهرمم گف پاشین برین خونتون...

برگشت ب من بدوبیراه گف ..

طلاقت میدم و فلان😂😂

الانم تغریبا۱۳روزه قهریم..

نمیدونم چ کنم من🤔🤔🤔

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

خواهری منم یازده سال همین مشکل تورو داشتم.همیشه مادر شوهرم و برادراش و خواهرش تو یه جبهه بودن و شوهر من تو یه جبهه .ولی فقط خدا شاهده که من همیشه میخواستم ارومشون کنم و هیچ وقت طرفداری شوهرم رو نکردم و نمیخوامم بگم کی مقصر  بود یا نبود ولی همیشه بعد دعوا با من قهر میکردن .ینی پیرم کردن با این بی محلی هاشون که واقعا من بی تقصیر بودم .اخر سر فهمیدم که اینا من رو نمیخوان و هیچکدومشون من رو دوست ندارم الان پنج شش ساله که نه دیدمشون نه صداشونو شنیدم.گاهی دلم میگیره میگم من چکاره بودم که اینا با من اینکارا رو میکردن ولی گذاشتمشون کنار

خیلی منتظرم بیاد.خیلی کارا کردم  تو همه اون لحظه ها فک کردم احتیاجی به حضورت نیست اما الان خیلی داغونم من موندمو باز دست خالی .اینبار از تو میخوام میدونم اگر تو بخوای میشه .پس کمکم کن .کمک کن این ماه به بهترین شکل بشه
من پسرم۲ماهشه میمردن براش... الان۱۳روزه نیومدن حتی بچه رو ببینن... من تواین۱۳روز اثاث کشی هم داشتم ...

بخدا منم همین بودم جون مادر شوهر و خواهر شوهرم برای پسرم میرفت .اصلا معروف بودن تو فامیل ما که چقد اینا بچه تو رو دوست دارن.بعد که خواهر شوهرم شوهر کرد ما یه 206 خریدیم از همون سال یعنی 5 سال پیش عقده کرد با ما قهر کرد تا امروزم سراغ پسر من رو نمیگیره.بعد فهمیدم چون تنها بود حوصلش سر میرفت بچه من رو میخواست حالا که خودش صاحب بچه و شوهر شده دیگه یادی هم از پسر من نمیکنه .مادر شوهرمم که با شوهرم دعواش شد همه ما رو گذاشت کنار.در حالی که من خیلی درکش میکردم همیشه احترامش رو داشتم همیشه وقتی خونمون میومد بهترین پذیرایی رو ازش میکردم

خیلی منتظرم بیاد.خیلی کارا کردم  تو همه اون لحظه ها فک کردم احتیاجی به حضورت نیست اما الان خیلی داغونم من موندمو باز دست خالی .اینبار از تو میخوام میدونم اگر تو بخوای میشه .پس کمکم کن .کمک کن این ماه به بهترین شکل بشه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mehtajon  |  12 دقیقه پیش
توسط   __mahyar  |  12 دقیقه پیش