2777
2789

سلام و وقت بخیر بچه ها واقعا به هم فکریتون نیاز دارم.خواهر شوهرم بیماری دوقطبی داره ۲۱ سالشه. نامزدم ۲۷ سالشه ساکن یه شهر دیگه است. قبلش باهم دوست بودیم چند ماه و بعدش نامزد کردیم الان شش ماهه. از قبل هم میدونستم که خواهرش بیماری دوقطبی داره ولی از نزدیک و به این شدت لمس نکرده بودن موضوع رو. خیلی وابسته به نامزدمه از وقتی نامزد کردیم همش داره زجرم میده با کاراش و یه صورت ناخواسته.حسادت میکنه ولی بخاطر بیماریش این حسادت رو بیشتر از بقیه خواهرشوهرا نشون و بروز میده. اولین باری که نامزدم تنهایی اومد شهر ما، ازش قایم کردن گفتن میره واسه کار یه شهر دیگه سری دومم همینطور سری سوم فهمیده بود و زنگید به نامزدم بهم ریخته بود و باعث شد نامزدم ناراحت شه و بهم بریزه. شبمون خراب شد. یا شب یلدا که برام یلدایی آوردن گند زد به شبم. نامزدم میخواست کنار من بشینه میومد میگفت منم باید بشینم یا تا دست منو میگرفت اونم دست دیکه اش رو میگرفت. عکسمونو تو گوشی نامزدم دید که گل گرفته برام رفتیم سینما قاطی کرد که برا منم باید بگیری و منم باید سینما ببری. یا مثلا وقتایی که باهم بودیم یا نامزدم میومد شهر من هی زنک میزد هر یه ساعت باور کنین. الان بهم ریختناش یا گیر دادن به کنار نامزدم نشستن و ... و کلا خیلی رفتاراش اصلاح شده به کمک نامزدم و روانشناسش. یه مدت هر چند روز زنگ میزد من فکر میکردم درست شده ولی دیدم نامزدم ازم مخفی کرده و شماره اش رو تو لیست بلاک لیست گذاشته تا زنگ نخوره  و من ناراحت نشم. و وقتی من قضیه رو گفتم و گفتم دوست نداشتم ازم مخفی کنی لطفا درار از لیست، دیدم بازم همچنان هی زنگ میزنه. وقتایی که میرم شهرشون دوست داره با ماشین ما بیاد یا ما میریم بیرون دوست داره با ما بیاد اوایل حتی میومد میشست تو ماشین ما بدون اجازه. یا مثلا هی به شوهرم میگه واسم ازینا میخری و ... درحالیکه پدرش کنارشه و منم چون دیگه‌واقعا تحملم تموم میشه و نامزدمم بهم حق میده مثلا اونطور شرایط میگه به پدرت بگو بخره. یا مثلا هی یه نامزدم میگه گوشیتو میشه بدی؟ بعد میرفت گالری عکسامونو میدیدتا ببینه چیکار کردیم کجا رفتیم و ...

میدونم مشکل داره و الانم داره کم کم اصلاح میشه ولی من واقعا دارم کم میارم و این ها همه باعث اختلاف بین من و نامزدم میشه گاهی. جوری که همش دارم باهاش بحث میکنم و اونم اذیت میکنم درحالیکه اون چیکار کنه مونده بین من و خواهرش ولی واقعا منم ظرفیتم داره تموم میشه. نمیگم خوب نشده داره عادت میکنه با شرایط و منم با وحود همه حسادتاش دوست داره ولی بازم تحملش برام سخته

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

تا ازدواج نکنی و نری سر خونه زندگیت همینه ترجیحا هم برو رده دور هر چی دورتر بهتر 

متنترو نصفه خوندم

اسمان فرصت پرواز بلندیست ولی...قصه این است چه اندازه کبوتر باشی....
تا ازدواج نکنی و نری سر خونه زندگیت همینه ترجیحا هم برو رده دور هر چی دورتر بهتر  متنترو نصفه ...

من از خونه خودم هم رفتن میترسم، ازینکه اچنجام هی بخواد بیاد خونه ما، با توجه به اینکه پدر مادرش رو‌هم کلافه میکنه و اونام نمیتونن بهش نه بگن

نمیدونم ولی پزشکش دو قطبی تشخیص داده 


عزیزم دوقطبی یعنی یه دوره خیلی شاد و شنگول باشه مثلا بلند بخنده حرفای الکی بزنه خیلی پرانرژی باشه لباسای عجیب غریب بپوشه

یه دوره هم افسرده و غمگین باشه و حتی اقدام به خودکشی کنه!

اینجوریه خواهرشوهرت؟شاید اصلا مشکل نداره دروغ گفتن!!!!

پاندا در 10 قدمی رسیدن به سلطنت!  
نمیدونم ولی پزشکش دو قطبی تشخیص داده 

بیشتر به اون یکی فاز شبیهه توی شیدایی سرخوشن زیاد به پروپای کسی نمیپیچن میگن میخندن خو شحالن صدای موسیقی رو بلند میکنن باهاش میخونن و اینکارا......

عزیزم دوقطبی یعنی یه دوره خیلی شاد و شنگول باشه مثلا بلند بخنده حرفای الکی بزنه خیلی پرانرژی باشه لب ...

همینطوریه. نه مشکل داره میره پزشک و روانشناس و من درجریانم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز