سخته خیلی دارم زجرکش میشم.بیشتر اوقات من غذا درست میکنم.ولی مشکلم غذا درست کردن نیست.تو یه اتاق 9متری ببخشید شوهرم توقع رابطه خوب زناشویی داره.
خانوادم مغذب میشن هیچوقت نمیان خونم بیچاره ها.خودمم ک دیر به دیر میرم شوهرم نمیذاره.
با بچه هام بدرفتاری میکنن من حرص میخورم.
هرچی از دهنشون درمیاد میگن بهم من کوچیکترین واکنشی نشون بدم تو جواب توهیناشون شوهرم دعوا راه میندازه بچه ها میترسن واسه همین سکوت میکنم همیشه.
به شوهرم به دروغ میگن زنت بی احترامی میکنه به ما.و کلی پرش میکنن و ما همش قهرو دعوا داریم.چندبارم دروغاشون رو شده ولی شوهرم آدم نمیشه.
با شوهرم پنج دقیقه تنها نیستم ک حرفی بزنم..حسرت پوشیدن لباس راحت به دلم مونده.
و هزاران مشکل دیگه