2777
2789
عنوان

زندکی با پدرشوهر مادرشوهر تو یه خونه

| مشاهده متن کامل بحث + 9071 بازدید | 276 پست
ای خواهر از استفراغ شدید 3 روز بیمارستان بستری بودم بخدا دکترمم گفت از بوی غذا .و هرچی حالتو بد میک ...

خواهرنداری؟

هرکسی روممکنه ببخشم ولی اونایی که نزاشتن جوونی کنم وتواوج جوونی کاری کردن که دلم پیرشه روهیچوقت نمیبخشم...!

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

تو جوش نزن شیرت خشک میشه ریپلی نکن

پست های اخر نخوندم وگرنه جوابش نمیدادم.الان فهمیدم ارزش نداشت واقعا تایپ کردن.

این ماه حست میکنم کوچولوی من.میدونم که میای تو دلم خیلی نزدیک شدی  

خدا صبرت بده خیلی سخته من یکسال و نیم عقد بودم همیشه باهم بودیم .حتی خونه بابامم که بودیم خیلی سختم بود  چه برسه به خونه مادر شوهر.همش دعا میکردم زودتر خونمون ساخته بشه و مستقل بشیم.خدارو شکر که اون دوران مضخرف گذشت. برات آرزوی صبر و راحتی دارم. 

سفارش تایپ و ترجمه مقالات فارسی به انگلیسی و انگلیسی به فارسی در زمان کوتاه و با قیمت مناسب پذیرفته میشود.برای سفارش به آی دی f_movahedian در واتساپ پیام بدهید.

من یکماهه مادرشوهرم اومده خونمون میگه میخوام باشما زندگی کنم...زندگیم جهنمه جهنم هرلحظه دارم عذاب میکشم خداخودش کمکم کنه زندگیم ازهم نپاشه

پشت آن کوه بلند سبزاریست پر از یاده خدا...ودر آن دشت کسی میخواند که خداهست دگر غصه چرا.‌..خدا ناامیدم نکن لطفااا
عزیزم متاسفانه متاسفانه مردای کرد خیییلی میتبد و زورگوان من پدرم کرمانشاهیه یه عمر عذاب کشیدن مادرمو ...

عجیبه چون همسر منم کرده و انقدر برای زن ارزش قایل هستن که نگو. هزار برابر از خانواده ی خودم بهترن. مادرشوهرمم همیشه اگه بحثی بین عروسش و پسرش باشه، طرف عروس رو می گیره. خیلی خوبن اصلا عجیب خوبن. من عاشقشونم 

گاهی نظرمو می نویسم. ممنون که ریپلای می کنید ولی فرصت ندارم بخونم شرمنده ....   
نه ندترم ی داداش مجرد دارم

عزیزم منم کرمانشاهی هستم وطبقه بالا مادرشوهر زندگی میکنم وسه تاجاری خبیث هم درهمسایگی خودم دارم.

آشناییم با همسرم بصورت سنتی بود همون روز اول گفتم میخام مستقل باشم .شوهرمم همون دوران نامزدی دست بکارشد چون زمین نداشتیم طبقه بالایخونه مادرشوهر ساخت.ودوساله اینجا زندگی میکنم. واقعا زندگی دریک محیط خیلی سخته

این ماه حست میکنم کوچولوی من.میدونم که میای تو دلم خیلی نزدیک شدی  

بستگی به خانواده شوهر داره مادر من پونزده سال با مادرشوهر یعنی مامان بزرگم زندگی کرده  من یادمه خیلی عادی بودیم الانم ک الانه مامانم میگه مادربزرگ‌ها هیآوبت بین عروس و دخترش فرقی نمیزاشت برای من مادری کرد   این مال سالها قبله ولی الانم ی دخترعمه دارم ک با مادرشوهرش تو یه ساختمونن خیلی باهم اوکی هستند  اگه خانواده شوهر خوب باشن خوبه 

این نظر منه اگر مخالفی و اماده بحث ، متاسفم من اصلا حوصله بحث ندارم پس ریپلای نکن 
نه ندترم ی داداش مجرد دارم

آخی عزیزم چرا بحث میکتی که کتکت بزنه به نظرمن کارنکن هرچیم گفت بگومن باردارم نمیتونم وبعدش سکوت کن بزارهرچی میخادبگه خودش خسته میشه

هرکسی روممکنه ببخشم ولی اونایی که نزاشتن جوونی کنم وتواوج جوونی کاری کردن که دلم پیرشه روهیچوقت نمیبخشم...!

استارتر عزیزم شوهرت چند سالشه؟ به نظرم شوهرت خیلی بی تجربه س و اون نباید اجازه بده تو زندگیتون دخالت کنن. مادر منم خونه ی خودشو دو قسمت کرد و دو تا خونه ازش درآورد که مثلا برای برادرم که زن گرفت، اونجا زندگی کنن. برادرم قبول نکرد گفت تو زن منو اذیت میکنی و نمیزارم توی یه خونه باهات زندگی کنه. پول اجاره بدم بهتره تا زنم زجر بکشه 

گاهی نظرمو می نویسم. ممنون که ریپلای می کنید ولی فرصت ندارم بخونم شرمنده ....   
خیلی سخته کلی ادم دو رو برت باشن و کسی حالتو نفهمه من قهر هم تجربه کردم دو ماه قهر بودم پدرم هر روز ...

پدرت ازدواج کرده؟

هرکسی روممکنه ببخشم ولی اونایی که نزاشتن جوونی کنم وتواوج جوونی کاری کردن که دلم پیرشه روهیچوقت نمیبخشم...!
من حتی یک روزم قبدل نکردم تو خاستگاری گفتم باشه چشم ولی تو دوران عقد به شوهرم نشون دادم نمیشه الان خ ...

واسه مام دقیقا اینجوری بود تو خاستگارب گفتم چشم ولی بعدش باکلی دعوا گفتم نه الان مادرشوهرم داره تو خونه ی شوهرم زندگی میکنه قراره تاعروسی یه خونه براش بگیرن ک از خونه من گمشهههه

سرمایه ام تویی...❤از تمام دنیا فقط امینم👫💍بعدشم تیکر تولدم و عروسیمه👰🤗

من وقتی اومدن خواستگاربم شرط اولم این بود ک جدا باشه خونم . مادرشوهرم برگشت گفت ما رسم نداریم تازه عروس جدا باشه ، بیاد طبقه بالای ما جا هست چرا اجاره خونه بدن؟ 

منم چیزی نگفتم تا اینکه دوران عقد مغز شوهرمو پر کردم گفتم الا و لله باید خونه بگیری . بیچاره با نداری خونه گرفت برام خدا حفظش کنه 

ای سوختن مادرشوهر خواهرشوهرم هنوز تا خونه رک گرفته بودیم باور نمیکردن حرفمو ب کرسی نشوندم چون شوهرم حرف اونا رو گ و ه هم حساب نمیکنه

خلاصه الانم که میگن باید دوسال دبگه بیایید اینجا شوهرم میگه بریم از خداشه 

اما من پامو تو یه کفش کردم میگم همین ک بری وونجا منم میرم خونه بابام  

داره کم کم ل خرید خونه فکر میکنه اگه نداری و تورم بذاره 😢😢😢😢😢😢😢




دلم  اتفاق خوب میخواد 💚 دلم نی نی میخواد 🍼🍼
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز