2777
2789
عنوان

زندکی با پدرشوهر مادرشوهر تو یه خونه

| مشاهده متن کامل بحث + 9071 بازدید | 276 پست

من نمیدونم چه گناهی ب در گاه خداوند کردم داره اینطوری عذابم میدعه

عاقبت در یک شب از شبهای دور/کودک من پا به دنیا مینهد/آن زمان بر من خدای مهربان/نام شورانگیز مادر مینهد

استارتر تقصیر خودته همش از اول نباید کار میکردی 

دختر عزیزم عشق من مرسیییی با تلاش خودت و کمک خدا جونم خوب شدی خوبتر هم بشو تا مامان از ته دل بخنده   یه مامان پر تلاش که هشت ماهه تو رزمه ول نمیکنم تا خوب شدن کاملت عشقم .عشقم پسرم مرسی که سالمی وهستی   

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

منکه از اول رو ندادم بهشون با اینکه کنار همع خونه هامون هر وقت میرم از جام تکون نمیخورم فوقش با اپهزار زحمت بپی بشقاب میبرم موقع ظرف شستنم میگم کمرم درد میکنه .نباید رو میدادی خودتو جلو همشون بزن ب غش و ضعف

 تیکر یه اتفاق     خوب    تو زندگیمه😍😍😍

نوشین جون واقعا برات دلم سوخت.چون حرف به حرف پستت رو خودمم تجربه کردم.من 6ساله طبقه بالای خونه مادرشوهرم میشینم.البته طبقه مت دو واحده اس که یه طرف منم و  واحد دیگه جاری بزرگمه.کار خوبی کردی نرفتی بشوری.من6ماهه باردار بودم که عروسی برادرشوهرم بود.اینام شام عروسی رو خودشون میپزن چون خونه هاشون بزرگه تو خونه عروسی میگیرن.ناگفته نماند که حتی مراسم شام آقایون رو هم توخونه من و جاریم برگزار کردن و یه ذره هم ملاحظه بارداریمو نکردن

ولی ماجرای مرغ شستن من صحبت5-6تامرغ نبود.من و جاریم عین کوزت تو حیاط پدرشوهرم بالای 200تا مرغ شستیم.انقد خم و راست شده بودم که وسط شکم قلمبه ام یه خط افقی کبود شده بود.انگار با شلاق به شکمم زدن.انقد تو بارداریم ازم بیگاری کشیدن که رشد بچه ام4-5هفته از سن بارداریم کمتر بود.38هفته سزارین شدم ولی نی نی2کیلو بود.اندازه بچه34هفته بود.چه مصیب ها که بخاطر ضعیف بودنش کشیدم بماند...

این همه رو گفتم و سرت رو درد آوردم که بگم اشتباه منو تکرار نکن.واسه سلامتی خودت و بچه ات ارزش قائل باش.وقتی برا لطف هایی که در حقشون میکنی اهمیت نمیدن چرا بیخود خودتو خسته میکنی؟یادت باشه کارکردن توخونه مادرشوهر لطف عروسه نه وظیفه

یا رفیق من لا رفیق له   

بین حق دادنی نیست گرفتنیه توکه حرف میشنوی کتک میخوری حداقل بشویکی مثل خودشون بزن به بی آبرویی مظلوم نباش توروخدابعضی وقتا این کارالازمه توروخدامظلوم نباشید

وخدایی که به شدت کافيست✅. خدایا پناه همه بی پناهان باش✅

دیشبو کلی گریه کردم خیلی دلمو شکونده شوهرم. با اینکه باردارم و با اینکه خودش مثلا با سوادر فوق لیسان ...

به نظر من باید یه جوری بترسونیش

مثلا حالت بد شده و کارت به بیمارستانو و سرمو و این چیزا بکشه 

فکر کنه جون بچش در خطره

کاری کن دکتر بگه استراحت کنی و به شوهرت بگه محیط آرومی براش ایجاد کن

عزیییییزم خیلی ناراحت شدم😢😢😢😢 منم باهاشون تو یه حیاطیم و تو همممه چی دخالت میکنن و نظر میدن و ح ...


بخدا اینا هم فقط ادعا هستن

من وقتی 3 ساله بود مادرم مرد

شوهرم همش میگه چون تو مادر چشم ندیدی عقده محبت داری

دیشب دفتر مو خونده بلند بلند تا حرصمو دربیاره توش درد دلامو برای خدا مینویسم ی جاش نوشتم عجیییییییییب دلم برای مدرم تنگ شده  کاش بود 

بعد میگه دیدی تو روانی هستی  مادر مرده بدبخت مادر ب چشم ندیدی عقده داری

خوب پس خدا کجااااااااااااااااااااااااااااست 

مگه من تاحالا دل کی رو شکوندم

نه اهل غیبتم

نه نقطه ضعف دیگران ب روشون میارم

عاقبت در یک شب از شبهای دور/کودک من پا به دنیا مینهد/آن زمان بر من خدای مهربان/نام شورانگیز مادر مینهد

به نظرم همه چیز به رفتار خود آدم برمیگرده وقتی همه کارای خانواده شوهرو انجام بدی معلومه متوقع میشن و یه روز کار نکنی اخماسون تو هم میره.مثل خودم خوبه نهایت کاری که وقتی برم خونشون انجام بدم چیدن سفره است تازه اونم کلی میگن بشین نکن و ...چون باهاشون رسمی هستم و قاطی نشدم

آرامشم در این روزها مدیون انتظاریست که دیگر از هیچکس ندارم😊
بخدا اینا هم فقط ادعا هستن من وقتی 3 ساله بود مادرم مرد شوهرم همش میگه چون تو مادر چشم ندیدی عقده ...


بگومن ازکوچیکی مادرندیدم ولی انشالله تو ذره ذره جون دادن مادرت ببینی تامثل من عقده ای نشی

وخدایی که به شدت کافيست✅. خدایا پناه همه بی پناهان باش✅

بخدا اینا هم فقط ادعا هستن من وقتی 3 ساله بود مادرم مرد شوهرم همش میگه چون تو مادر چشم ندیدی عقده ...

وااااای عزیزم مادر نداری و اون سرکوفت بی مادر بودن رو بهت میزنه

چقد بی وجدانه چقد بی رحمه

😢😢😢😢

**اُفَوِّضُ اَمری اِلی اَللّهِ اِنَّ اَللّهَ بَصیرُ بِالعِباد**
به نظر من باید یه جوری بترسونیش مثلا حالت بد شده و کارت به بیمارستانو و سرمو و این چیزا بکشه  ...


ای خواهر از استفراغ شدید 3 روز بیمارستان بستری بودم بخدا

دکترمم گفت از بوی غذا .و هرچی حالتو بد میکنه دوری کن

اونقد استفراغ داشتم پروتیین دفع میکردم صفرام زده بود بالا

بعد مادرشوهرم جلو شوهرم میگفت به خودش تلقین میکنه الکی

عاقبت در یک شب از شبهای دور/کودک من پا به دنیا مینهد/آن زمان بر من خدای مهربان/نام شورانگیز مادر مینهد
بخدا اینا هم فقط ادعا هستن من وقتی 3 ساله بود مادرم مرد شوهرم همش میگه چون تو مادر چشم ندیدی عقده ...

میگفتی تو که مادر دیدی تربیتتم دیدم پس تو چرا عقده ای هستی؟؟؟

آرامشم در این روزها مدیون انتظاریست که دیگر از هیچکس ندارم😊
وااااای عزیزم مادر نداری و اون سرکوفت بی مادر بودن رو بهت میزنه چقد بی وجدانه چقد بی رحمه 😢😢😢😢


خدا که نمیشنوه   اگر مادرم بود زندگیم بهشت بود 

عاقبت در یک شب از شبهای دور/کودک من پا به دنیا مینهد/آن زمان بر من خدای مهربان/نام شورانگیز مادر مینهد

غلط کرده مرتیکه بیشعور. آخه چطور اجازه میدین بهتون فحش های اینجوری بدن و دست روتونون بلند کنن اونم در حالت بارداری؟ آخه از کجا این جرئتو به دست میارن؟ من بودم یک لحظه دیگه تو روی این خانواده احمق نگاه نمیکردم. به هر قیمتی که باشه.

ای خواهر چند روز پیش وهرم ب زور گفتش بیا بالا پیش مادرم گفتم از بو غذاش بالا میارم رفتم 5 دقیقه نشده ...

همینه دیگه زنحامله حالش خوش نیست وا؟؟

سنگ اگر کاسه ی زرین شکند  ‌‌    ارزش سنگ نیافزاید و زر کم نشود
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز