رومخم میرن اینقدر از بچگی یعنی نرمال نیستن و نبودن در حدی که چندسال قیدشونو زدم پیششون حتی زندگی نمیکنم
نمیدونم چرا در این حد برام مهم نیستن دوست دارم نباشن کلا خوشبخت میشدم بدونشون حتی بدون اسمشون تو زندگیم که مثلا پدر مادر داری برام دردسر سازه
چون معتادن و دیوونه و رسوا شدن توی محل منکه توی شهر نیستم از مردم میشنوم زنگم میزنن میگن
کاش اینطوری نبودن