از آسانسور ک زدیم بیرون زدم زیر گریه گفتمچطور دلت اومد مگه من چیکارت کردم مگه زور گفتم بهت مگه اصرار کردم منو بگیری؟؟؟ چرا باز منو شکوندی من بهت اعتماد کردم ی نشان بمن داده بود نقره بود گذاشتم کف دستش گفتم خاهش میکنم فقط برو اونم میگف ن وایسا توضیح میدم بخدا چیزی نیس نشانو دادم گف ن بندازش توروخدا این چیه بجه بازیه مگه حرف میزنیم گفتم چ حرفی شبا برا من حرف میزدی از آینده میگفتی تا من میخابیدم حرف میزدی میگفتی خدامی چیشد پ وا دادی ک چطور دلت اومد اونهمه عاشقت بودن بهت اعتماد کردم دلمو شکوندی مگه بت نگفتم ت اولین دوس پسر منی اولین عشقمی چی کم گذاشتم برات
نشانو انداختم زمبن خم شد آوردش گف دیوونم نکن بیا بریم تو ماشین بهت بگم خاستم اسنپ بزنم گوشیمو گرف گذاشت تو جیبش من گریه میکردم وسایلشو زد رو زمین عینکشو شکوند با مشت میزد تو کرکره مغازه ها با مشت میزد تو سر خودش دیگه برام مهم نبود دوس داشتم بزرگترین دردا رو بکشه دستشو نگرفتم تو خیابون آدما با فاصله ازمون رد میشدن میترسیدن
نشستم رو زمین گریه کردم نگاش میکردم میخندیدم انگار دیوونه شده بودم خنده و گریه و ناراحتی و خوشحالی و شکست و بدبختیام همه قاطی شده بودن گف پاشو بریم تو ماشین میخاس بهم دس بزنه پسش میزدم راه افتادم سمت پارکینگ اونم انقد با سر رفته بود تو کرکره ها گیج بود خون از سرش میومد
گفتم قول میدم زودی ازدواج کنم با بهتر از ت ریدم تو عشق اینم ته عشق چ گلی ب سرم زدی گف چ گوووهی میخوری چرا زد میزنی نشانو بگیر خفه شد یا بندازش یا پرتش بده منم گرفتم پرتش دادم گفتم حالا دیگه فهمیدی تموم شد وای انگار تسخیر شد یقمو گرف چسبوند ب دیوار پیشونیشو گذاشت رو پیشونیم فکش قفل شده بود گف یا میمیری یا زن من میشی گفتم ازدواج میکنم زد تو گوشم موهامو کشید گف یبار دیگه این گوهو نمیخوریا فهمیدی گفتم ن یدونه دیگه چنان زد تو صورتم فک کروم گردنم شکست
فک میکرد من میترسم لباسمو گرف تو دستش جم کرد لباسم داشت تو تنم جر میخورم گفت بگو دوسم داری گفتم ازت متنفرم گف بگو برا منی گفتم حتی جنازمم برا ت نیس ازت بدم میا روانی اشغال بمن دس نزن جیغ میزدم صدام پخش میشد تو کل پارکینگ دستمو گرف پرتم داد تو ماشین نشست گف پس جفتمون میمیریم شروع کرد با مشت زد تو شیشه خورد خورد شد خون از دستش میچکید پشت دستش کلی شیشه خورده بود با همونا میزد تو فرمون گف نگام کنبگو دوسم داری بگو تموم نشده من با صدای بلند میخندیدم میگف نخند عوضی نخند میکشمت گفتم بکش گف ازدواج میکنی گفتم ارع گف با کی گفتم با هرکی غیر ت پیاده شد گف پس میکشمت گفتمبکش میخاست منو ببره بندازه پایین از طبقه ۵ ک حراست رسید زنگزده بود گشت اومده بود