من برعکس شما بودم
خانواده پر جمعیت دوست داشتم
چون خودم تو خانواده کم جمعیتی بودم از کوچیکی تنها بودم
خیلی خوشحال شدم وقتی فهمیدم شوهرم کلی آبجی داره
ولی وقتی نامزد شدیم فهمیدم خواهرشوهر هام از خودم خیلی بزرگ ترن و از همه مهم تر بسیار روابط سردی با هم دارن به طوری که من الان دو ماه و نصفه که زایمان کردم هنوز خواهر شوهر ها و برادر شوهرها نیومدن پیشم سر بزنن