بهش بگو خونم تکراریه بیا با هم خونه ها رو عوض کنیم
شما برو چهارم ما بیایم جای شما
بعد میتونه خودش رو جای تو بذاره
منم دارم شکرگزاری میکنم تا از خونه مادر شوهرم بریم خواهر شوهر بسیار موذی و اعصاب خورد کن و فتنه گری دارم
منن شرایط مشابه و بدتر ازشما دارم لطفا دعام کن صلوات برات فرستادم
همسرت باید محکم وایسه و بهشون بگه
بگیدخونه رو بفروشیم و آپارتمان چند طبقه آسانسوردار بگیریم همسرت بگه خودم کارهای خرید و فروش آپارتمان جدید و انجام میدم. احتمالا از اینکه از پیشش برید میترسه
بهش بگو شوهر من یتیمه و پدر نداره و هر کی مال یتیم و بهش نده توی آتش جهنم میسوزه
حق با اون خانم هم اگر نباشه، بلاخره آدم تو سن بالا کلا نسبت به تغییرات بزرگ حساس هست. ترس داره. شما اگر خیلی اذیت هستی اینحا رو بده اجاره، برو جای دیگه اجاره کن. اکثر افراد تا مادر هست تقسیم نمیکنن. یعنی سمت خانواده ما که اینجور بود.
به نظرم بیشتر احساس وابستگی و شاید ناامنی داره. شما هث که لنگ نیستین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
