😔مثل مادرشوهر سابقم
اونم تو همچی سرک میکشید جلو خودم دوید رفت تو حموم دوتا لباسم تو تشت بود گفت لباسهات کثیفه چرا نمیشوری اه اه
منم گفتم واس دوتا تیکه لباسشویی روشن نمیکنم باز گفت با دست بشور
یبارم اومد کل وسایلم پشت آبگرمکن جا بود قایم کرد گفت چیه وسایلت گذاشتی جلو دید ک بگی جهاز زیاد داری
چون چندروز قبلش زن دایی شوهرم اومده بود خونم
منم هیچی نگفتم وفتی رفت دوباره همه رو مثل اول چیدم😂