من از اولم قرار کردم ک چ همسرم چ خودم تا دعوت نشدیم از سمت خانوادها نباید بریم خونه هم یا اینکه مثلا من بخ ابم خونشون ب هیج وجه یا مثلا همسرم پشتم بود همه جا ولی شما اگه مشکلاتتون واسه خانواده ی خودت نزار همسرت یفهمه چیزیو هیچوقت مشکلات خاتوادتو ب همسرت نگو خودت یحوری درسش کن
مثلا چکار میکنن چی میگن که تحت فشاری ؟
من و مامان بابام کلا دو سه بار بحث داشتیم اوایل عقد اونا هم زیاد مهم نبودن و زود تموم شدن . از دو هفته بعد عقد هم که مامان بابام اکثر اوقات میرفتن خرید جهیزیه و منم با شوهرم میومدم خونه مامان باباش وقتایی هم که خونه مامان بابای خودم بودم یا همش تو اتاق در حال زنگ زدن به شوهرم بودم یا شوهرم خونمون بود با اون وقت میگذروندم ،،، من که همش تو حال و هوای خودم بودم مامان بابامم تو حال و هوای خرید کردن
منم تا دعوتم نکنن برا شام و ناهار نمیرم،حالا هفته ای یبار یا دوبار بشه شب بمونم خونشون اونم شب نشینی میرم فردا صبحشم برمیگردم،الان من با مامانم بحثم شده اگه یموقع همسرم خواست بیاد شب خونمون من چی بگم ...
خیلی خیلی واقعا پوست کلفت بودم دووم آوردم فکر کن یه شب ساعت دوازده شب با گوشی خراب که یه درصد شارژ داره با لباس کار و بدون هیچی بیرونت کنن 🥲بماند که بعدش سر درد عصبی گرفتم که هنوزم باهامه و کوچکترین ناراحتی باعث سردردم میشه بماند که چقدر از خانواده شوهر حرف شنیدم گفتن مهریت ببخش چون جهاز نداری یه ماهم که خوابگاه بودم بخاطر ساعت کار هرشب باید التماس میکردم راهم بدن تو
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
55 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
