تاپیک قبلیم هست امروز میخواستم با دخترعمه هام دو ساعت برم بیرون و گفت زن من حق نداره این وقت شب بیرون بره و منم گوش نکردم و گفتم داری زیاده روی میکنی
یکسال که عروسی کردیم رفت آلمان تا بعد من با پیوست برم ولی خیلی خیلی عذابم داد و مریضم کرد و به من گفت منزوی
الانم این پیامو داد
نمیتونم بگم دوست ندارم ولی نمیتونم دیگه بهت بگم
هر موقع نوبتت شد سفارت من ویزاتو میگیرم خواستی بیا نخواستی نیا
پولوام ازدواج رو خودم میدم حتی مال تورو نگران نباش
ماهی هم یه کمکی بهت میکنم خودم
ولی این خدافظی خیلی جدی بود چون بخوای هم نمیتونی برگردی دیگه
موفق باشی
منم اینو گفتم
خیلی وقته تمومش کردی فقط به زبون نمیاوردی کامل من ازت هیچی نمیخوام نه ویزا نه کمک ماهیانه فقط قسطای خودتو بده من مال خودمو میدم و اگر آماده بودی ازت طلاق میگیرم نمیخوام به این فکر کنی که بعد این همه تهدید به جدایی راه برگشت داری
موفق باشی