شما جای من چیکار میکنین

جالبه که شما نگران تنهایی شوهرت تو ماشین هستی

ناراحتی که تا کی خودت باید خونه بمونی

مواظبی که دخترت نیاد تو ماشین اذیت بشه

اونوقت به مادرشوهر که میرسه نگرانی به هدفش نرسه؟؟؟ مگه بچه ست که تو براش تصمیم بگیری و باید و نباید تعیین کنی؟ به شما چه ربطی داره که اپن قبلا بچه بزرگ‌کرده و یا بچه ش رو‌کسی دیگه بزرگ کرده؟ اصلا حس خوبی ازت نگرفتم

متوقع و طلبکاری

شما میگی بچمو نبرم همون میشه ک اون میخواد 

این یعنی نمیخواد بچه داری کنه و خب حقشه دیگ پظیفش ک نی 

و اینکه جملتون از رو ناراحتیه یه جمله بد جنسانه ب نظر میاد مثلا چرا باید کاری کنم ک  اون راحت باشه من ناراحت 

بعدم ادم میره خونه کسی تز نمیده ک چی بدین بخوریم چی ندین دیگ هر کی بر اساس داشته هاش محبت میکنه یه چیزی میاره مهمون بخوره 

همین که یه روز بچه رو گذاشتی نگه داشتن متشکر باش خیلیا همین کارم نمیکنن برا عروس

من ک رفتار بدی از تعریفاتون حس نکردم از  سمت مادر شوهر جز اینکه دوست نداشته سنش بالاس حوصله نداره نگهداری کنه طولانی مدت

عزیزم شیر با آّب پرتقال فرق داره اینایی که شیر میخورن اذیت میشن چون عدم تحمل لاکتوز دارن ینی بدنشون نمیتونه قند شیر را حذف کنه ولی پرتقال لاکتوز نداره قندش فروکتوز پس اصن ربطی نداره چون شیر مخوره اذیت میشه پس پرتقالم اذیتش کنه

بعدم اینکه به جای تذکر به مادر شوهرت به دخترت یاد بده که یخورده تحملشو ببره بالا و ماشین رو تحمل کنه و همراهتون بیاد خودمونیم دیگه شما هم خوشت میاد بچتو یکی دیگه نگه داره با شوهرت تنهایی برین 

اگه بچت تمیتونه تحملش ببره بالا پس شما تحملت را ببر بالا و مادرشوهرت هرکاری کرد ناراحت نشو

عزیزم من خونم تا خونه مادرشوهرش یه کوچه فاصله داره .یعنی پیاده 5دقیقه.

دخترمنم همین دختر شماس .بهش گفتم در هر صورت کنار خودمی مگر من نباشم بسپارمت جای دیگه .اربعین رفتم کربلا مادرشوهرش قبول زحمت کرد و بچمو ده روز نگه داشت .از اربعین تا امروز کلا یه شب اجازه دادم خونشون بمونه .

بعدشم که میاد حق نداره بگه چی خوردم یا مادر چی گفت یا چی کار کرد .

همین که تو این سن قبول زحمت میکنن و بچمون رو نگه میدارن دستشون درد نکنه.اگه خدایی نکرده دنبال بهانه ای که خوب بهانه ی خوبی دستت داده برای اینکه بچه رو پیشش نزاری

خوبی کردن بیش از حد توقع میاره هااا مثل شما ک متوقع شدی

بخدا خوشی زده زیر دلشون 

مادرشوهره ماهی چندبار بچه رو نگه می‌داره بازم ایراد میگیرن 

من سالی نهایت دوبار بچه هام تنها برن خونه ی مادرشوهرم اونم چندساعت 

آخرین بار یه ماه پیش بود که میرفتم شهر دیگه خرید،پسر ده سالمو با خودم بردم پسر ۹ سالم گفت من نمیام معلم گفته غیبت نداشته باشین،نیومد تازه گلودرد هم داشت

ظهر شوهرم برده بودش خونه ی مادرشوهرم،اونم فسنجون پخته بود بچم خورده بود 

من بعد یه ماه الان با این تاپیک یادم افتاد که بچم با گلودرد فسنجون خورده🤐🤣 

اگه اسی جای من بود از مادرشوهره شکایت میکرد فکر کنم 🤣

به نظرم توجیه خوبی نیست، بچه رو بردار با خودت ببر اونجا هم با هم برین مهمونی و برگردین، قدیم ده تا بچه بزرگ میکردن الان یه بچه رو پاس کاری... من الان بچم چهارسالشه تا الان یه بارم بدون خودم یا باباش جایی نفرستادمش بچه ماست مسیولیتش با خودمونه عادات و غذاشو میدونیم. تازه مستقیم بهش گفته نیا دیگه میخواستی چکارکنه تا متوجه بشی راضی نیست😑

من مامان بدیم.......دخترم عاشق نودله .منم براش  نمیخرم و نمیپزم.

یه روز مادر شوهرم از خرید اومد خونه ما رفته بود دوتا بسته نودل خریده بود .ده تا🙄منم گفتم ببر خونتون هر موقع اومد براش درست کنید هم راحته هم چون تو خونمون ممنوع حساب میشه بیاد خونه شما بخوره🤣دخترم عاشق خونه مادرشوهرمه ولی نمیگه چرا؟

من نخواستم مادری شما را زیر سوال ببرم فقط اون چیزی که علمی بود رو گفتم

ایندفعه دخترتو بزار پیش مادرت اگه اعتراض کرد بگو دفعه قبل گفتین بچه رو دیگه نیارم حس کردم شاید خسته شدین بهتره یه مدت بزارمش پیش ماردم