چی بگم والا ۳۲ سالمه ، عشق درس خوندن وکیل شدن دارم از ی طرفی هم علاقه دارم ازدواج کنم تشکیل خونواده بدم
اما تا ی خواستگار میاد میبینم اونی که میخواستم نیست و تازه شرط و شروط میزاره که درس نخونم بعد میام زندگی افراد متاهل رو میبینم بعد میگم من خیلی سختی کشیدم بعد اینم برم خونه شوهر با خانواده شوهر مغزم اصلا کشش نداره همین مجردی خوبه
نمیدونم باید ببینی با کدوم حالت بهتره !
من فعلا با مجردیم احساس ارامش نسبی دارم ی مدت خیلی کوتاه این حس رو پیدا کردم و الان به ازدواج فک نمیکنم چون با همون جلسه خواستگاری این حس رو از دست خواهم داد