متاسفانه بعضیا اینجورن
ادم باید خودش ارامش داشته باشه
خواهرشوهر من تا مجرد بود پسرم دوست داشت ازدواج که کرد بازم داره اما چون بچه داره خیلی متاسفانه رقابت میکنه که ناشی از تربیتش مادرشم کلا همیشه در رقابت با دیگران هست
ی جور شده سعی میکنیم زیاد تو ی محیط،نباشیم چون ی ربع ک میگذره شیطونی پسر منو خیلی بُلد میکنه اینقدر گفته مادرشم بدتر از خودش،شده اما چون توقعه ام ازشون قطع کردم برام اهمیت نداره
هر وقت میان بخاطر خدا احترامشون میکنم
هر وقتم دیگه مادرشوهرم خودش بگه بیا میرم الان یکماه نیم نگفتن بیا هروقتخودشون میخوان سر زده میان و میرن به اصطلاح نوه رو ببینن