مگه هرکاری که ما میکنیم همون لحظه تصمیم نمیگیریم ؟؟ چرا انگار از قبل مجبورمون کردن اینکارو کنیم یا نمی‌دونم
مثلا من چندشب پیش خواب دیدم که داداشم یک مشکلی براش پیش اومد تو خونه من دوتا تیکه لباس گذاشتم تو پلاستیک گفتم ببر برو زود برو ...بعد من متاهلم فرداش مادرم زنگ زد گفت داداشت با بابات دعوا کرد دوتا تیکه لباس برداشت و زود رفت یعنی شوکه شدم اصلا اصلا تا قبل اینکه من خواب ببینم فکرشم نمی‌کردم دعوا کنن و داداشم بره ....
یا یبار خواب دیدم که بچه برادر شوهرم اومده خونمون( مادرش با ما قهر بود مدت ها بود که نیومده بود) وقتی از خواب بیدار شدم گفتم من چرا خوابشونو دیدم هنوز روز بچه برا شوهرم اومد خونمون ....
یا خواب های دیگه که الان یادم نیست ...خب برام عجیبه این کارهای ساده یعنی چی انگاری جایی ثبت شده
