ب خون امام حسین ی بار اصررررراااارررررر کرد گفت بیاید رفتیم شام بعد غذاش این بود ک دو پرس از عروسی ک ظهر رفته بودیم گرفته بود گفت زانوم درد گرفته نتونستم غذا درست کنم همون غذا ک ظهر عروسی بودیم گذاشت جلومون من ازینا ناراحت نمیشم ازینکه بدگویی میکنه پشت سرم پیش شوهرم پیش رفیق دوست همسایه ازینکه نمبذاره بچه دار شم ازینکه فضولع ناراحت میسم
من موندم اینقدر پسر پسر میکنن چرا زن میدن نگه دارن پیش خودشون خب
نه دیگه الان میگن مامان ما فرشته ست فرق داره بهترین مادرشوهر دنیاست خیلی دیدم میگن عروس وظیفه ای نداره هر روز هم بره خونه مادرشوهر ظرف بشوره کمک کنه ولی مادرشوهر رو ده سال یه بار هم بگن باید کمک کنه
شوهرم؛پسرمو میبره دستشویی؛از این جر میخوره هر بار
بنده خدا از چیزی نمیسوزه اتفاقا چند وقته نامزدم سرش شلوغه نیومده دیدنم دیشب دعواش کرده چرا نرفتی سر بزنی به نامزدت؟به منم زنگ زد معذرت خواهی کرد از طرف نامزدم.در این حد با شعوره
هر وقت شوهرم تو سفر ظرف میشوره هی مامانش کنارش وامیسته میگه تو خونتونم میکنی؟یعنی تو خونتونم میشوری؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
