2777
2789
عنوان

شوهرم رفته پیش مادرشوهرم از من گله کرده ایشونم اومده کلی نصیحت میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 206485 بازدید | 2360 پست
پدرتون در این ادم چی دیده بود ک قبولش کرد؟؟

پول 

شخصیت 

خانواده ی خوب 

آشنای دور بود به پدرش خیلی ارادت داشت 

البته منم ارادت دارم ب پدر و خانواده ش و ب شدت محترمه 

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

دقیقا


من خودم با یه شوهری که، گاهی هشت مون گره نه مون هست

 اما عاشقش بودم و هستم

یک عمر ساختم و پشیمون نیستم

قطعا اگه با مردی بودم که پول داشت اما دوستش نداشتم

اینقدر خوشبخت نبودم


حالا یه زنی عاشقی براش مهم نیست و پول اولویت داره

دنبال مردی هست که پول داره ،حالا مهم نیست چقدر دوستش داره

عزیزم میدونی چرا دوسش نداری 

چون هنو طعم طلاق و افتادن بین گرگهای بیرون و بازی با احساساتت رو نچشیدی یه دختر عمه داشتم سن کم عروس شد با یک بچه طلاق گرفت فکر کرد بهتر از اون قراره بیاد سراغش هم خوشگل بود هم خوشتیپ اما هر کی میرسید سواستفاده میکرد و میرف بااینکه خانواده دخترم خبرداشتن دخترو قال میزاشت و میرفتن نمیگرفتنش زن بیوه رو فقط و فقط برا رابطه میخان ن زندگی ...اخرشم بایکی توخیابون اشنا شد ک نمیخاست بگیرتش و فقط سواستفاده میکرد با پا درمیونی و اصرار خانواده ی پسرع اخرش مجبور شد دختره رو گرفت و الانم همش کتکش میزنه جرات نداره ازدماغش بالاتر حرف بزنه جرات نداره پاشو بزاره بیرون ازخونه بی اجازه روزی صدبار یاد شوهر قبلیشو میکنه ...

یکی دیگم از اشناها بودخوش قیافه و زیبا بود  سن کم عروس شد فک کرد بیرون چخبره جدا شد رفت هر چ دور زد دید همه فقط لب و دهنن و فقط استفاده ازش میکنن و حتی اگ خاستگاری میان خانواده هاشون میگن این بیوه اس و قبول نمیکنن اخرش رفت دوباره باشوهر خودش ازدواج کرد 


نکن عزیزم شوهر خوبی اگ داری بچسب ب زندگیت مرد خوب پیدا نمیشه 

زبونم لال اگر طلاق بگیری ممکنه روزای سختی در انتظارت باشه ....

من خودم با یه شوهری که، گاهی هشت مون گره نه مون هست اما عاشقش بودم و هستمیک عمر ساختم و پشیمون نیستم ...

منم دلم میخواست دوسش داشتخ باشم 

عشق برام اولیت نیست اما دوست داشتن چرا

پول شخصیت خانواده ی خوب آشنای دور بود به پدرش خیلی ارادت داشت البته منم ارادت دارم ب پدر و خانواده ش ...

چجوری نتونسته هنوز دل شما رو بدست بیاره؟


بذار یه جور دیگه بگم : شما از چه نوع مردایی خوش‌ات میاد و بهشون حس پیدا میکنی؟

چجوری نتونسته هنوز دل شما رو بدست بیاره؟بذار یه جور دیگه بگم : شما از چه نوع مردایی خوش‌ات میاد و به ...

مردایی که مثل شوهرم نیستن 

داااائم محبت میکنه خیلی کسل کننده منظمه 

عزیزم میدونی چرا دوسش نداری چون هنو طعم طلاق و افتادن بین گرگهای بیرون و بازی با احساساتت رو نچشیدی ...

علاوه بر اون وقتی برگردی خونه پدرت همه ب چشم دیگ بت نگا میکنن اقوام دوستا اشناها با ترحم نگا میکنن پدر مادرت هر چ بگن ب خودت میگیری فکر میکنی چون طلاق گرفتی اینحرفو بت زدن بعد ین بیست سال دیگ زندگی کردن با پدر و مادر سخته باید مستقل بشی و زندگی خودت رو تشکیل بدی وقتی تو زندگی خودتی فکرت باز تره هی بخودت تلقین نکن ک من اینو نمیخام اگر مردهای دیگ رو ببینی ک چقدر نامرد شدن توجامعه باشی اونوقت قدر شوهرتو میدونی سفت بچسبش تا بچت تو محیط  دور از تنش و تو ارامش بزرگ شه نه تو زندگی پر از جنجال تو الان ی بچه باهاته گلم ب فکر اینده اون بچه باید باشی 

چه سرنوشت های تلخی من هرگز قصد ازدواج مجدد ندارم

اسی گل ما یه همسایه داریم زن و شوهر خیلی خوبی بودن شوهرشون به علت مریضی فوت کرد و خانم در سن ۶۰-۶۵سالگی تنها شدن

پدر مادر هر دوشون هم فوت شدن چندین ساله 


رفیق صمیمی خانم هم درگیر زندگی خودشه و گاهی سر میزنه بهش

 خواهر برادراش هم سرگرم خودشون هستن 


باورت میشه زنگ میزنه به ما ک یک ساعت بریم پیشش باهاش معاشرت کنیم تنها نباشه افسردگی نگیره؟؟؟ 

تنهایی اصلا راه حل زندگی نیست بالاخره یکجا ادم باید خانواده خودشو داشته باشه فکرنکن  طلاق و زندگی مجردی گل بلبله 

مردایی که مثل شوهرم نیستن داااائم محبت میکنه خیلی کسل کننده منظمه

شما باید زیر نظر روانشناس باشی کمک ات کنه 


 چون محبت افراطی ازش دیدی شاید دلزده شدی 

اما اگر محبت هاشو کم کنه بازهم ممکنه شما بهش علاقه پیدا نکنی و ایشون هم به کم محبتی عادت کنه 

چه سرنوشت های تلخی من هرگز قصد ازدواج مجدد ندارم

نمیتونی ازدواج نکنی خرجی داری تنهایی داری همدم میخایی 

چون الان تو زندگیی هستی اینارو درک نمیکنی اما خونه پدرت بری تا مغز استخون درکش میکنی شوهرتو میتونی منت بزاری هزار کار ازش بخایی برات انجام بده اما ب پدر و برادر یا هر کی دیگ بگی همه دغدغه های خودشونو دارن ی بار دوبار انجام بدن دفه بعدی کلی منت پشتشه

مردایی که مثل شوهرم نیستن داااائم محبت میکنه خیلی کسل کننده منظمه

ب معنی واقعی خوشی زده زیر دلت شوهرتو ول کنی سه سوته واسش زن پیدا میشه 

اونوقت تو میمونی ی دنیا افسردگی ...

بچتم یا میوفته زیر دست زنبابا یا بی پدر بزرگ میشه طفلی دور ازجونش

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792