2777
2789
عنوان

شوهرم رفته پیش مادرشوهرم از من گله کرده ایشونم اومده کلی نصیحت میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 240342 بازدید | 2360 پست
اخه من از قبل بود نمیتونستم ازش دور بشم الان بخاطر پسرم‌میشه

چطور ادمیه،اگه آدم خوبی هست دوستت داره ارزشش رو داره بخودتون فرصت دوباره بدین سعی کن ببینیش اصلا فکر کن تازه قراره بشناسیش انتخابش کنی احساسات قبلت رو سعی کن یه لحظه نبینی شاید چون اولش تو انتخابش نقشی نداشتی نسبت بهش گارد گرفتی ولی این زندگیه توه ایندته آینده بچته خوبیاشو ببین به بعدش فکر کن برفرض طلاق گرفتی شرایطت رو ببین همه چیزو در نظر بگیر شاید اوضاع بهتر شداگه همسر و پدر خوبی هست سعی کن خودتم به بهترشدن کمک کنی

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اه ......چه لوس......نمیشد بخودت بگه؟؟؟؟؟

دیگه نه صلوات میفرستم نه دعا میکنم نه اسمتو میارم نه باهات حرف میزنم نه برات نامه مینویسم....چرا همه چی یطرفه باشه؟؟؟فقط من صدات کنم؟تو جواب ندی؟این رسمشه؟برو با همون بنده عزیزات که براشون کم نمیذاری.منم یه گوشه این دنیا زندگیمو میکنم تا .......

مردایی که مثل شوهرم نیستن داااائم محبت میکنه خیلی کسل کننده منظمه

نچ نچ دختر تو دیوونه شدی

 متاهلمممم😐اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَالِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ..

نمیتونی ازدواج نکنی خرجی داری تنهایی داری همدم میخایی چون الان تو زندگیی هستی اینارو درک نمیکنی اما ...

منم چند وقتیه همش به جدایی فکر میکنم از وقتی با مادر شوهرم دعوا کردم و و خونه اجاره کردیم 

سر یه منت کوچیک شوهرم هی دعوا راه میندازم 

میگم می‌خوام جدا شم همش میگم تا بچه ندارم خودمو خلاص کنم ولی از اون طرف می‌دونم تنها میشم 

تو مدتی که خونه مادرم بودم قبل اجاره کردن خونه دیدم که اصلا نمیشه زندگی کرد چون منت شوهرت صد بار بهتر از منت اوناس چون فکر می‌کنی نون خور اضافه ای تو خونه

حس میکنم مادرشوهرم جادو جنبلم کرده انقد که ازم متنفره وقتی مامانم اینا وسایلمو میاوردن خونه اجاره اییم گفته خودشم می‌ره یه روزی 

واقعا هر فکری به سرم میاد 

آخه چندسال با مادرشوهرم زندگی کردم خیلی اذیتم کرد آخرش دعوام شد و شوهرمو مجبور کردم خونه اجاره کنیم مادرش راضی نبود از اون خونه بریم 

ولی من اذیت میشدم و الآنم شوهرم منت بزاره سرد میشم ازش به کل 

میشه برا خونه🏡دارشدنم صلوات بفرسی دمت گرم رفیق❤️
ببخشیدا اما تو خوشی زده زیر دلت،لیاقتت ادم هفت خط و ل.اشیه. بیچاره پسر مردم اسیر کی شده

فکر میکنم اسی از اون دست دختراست که جذب مردای مغرور میشه 

مردای مغرور شاید جذبشون بهتر بشی اما اصلا بلد نیستن محبت کنن خود خواه و خودشیفته ان اینقدر لجبازی میکنن و خودمختارن و پشت همه در میان ب جز زنشون و عیچوقت شرایط زنشون رو درک نمیکنن ...ک ادم دیگ از هر چی مرد بدش بیاد .

اسی فقط میتونم بگم خاک عالم تو سرت.

شوهر من ۴۰سالشه عین جوون تازه به بلوغ رسیده اس.کاله کال.زندگی براش فقط تو شرتش خلاصه شده و رفیقاش و عیاشیش.پولو به زور دعوا میگیرم ازش.هزار بار خیانت کرده.ازون ببشرف تر تو دنیا وجود نداره.

بعد تو به شوهری که خیانت نمیکنه.بهت توجه میکنه .کتکت نمیزنه.بی ازاره جفا میکنی.

ما اونجوری که دلمون میخاست زندگی نکردیم،،،جوری زندگی کردیم که مجبور بودیم....حتی نمیدونم بگم چه دعایی کنین که حالم خوب شه هیچی خوشحالم نمیکنه چرا....بچه هام نفس منن ،،هیچوقت فکر  نمیکردم کسی رو تا این حد دوست داشته باشم،مادر بودن واقعا سخته...قلبت بیرون از بدنت میزنه.خدا جونم  بچه هاموعاقبت بخیر کن.حالشون همیشه خوب باشه ،خدایا بچه هام تاوان کارای شوهرمو پس ندن لطفا.... ...خدایا عمر طولانی بهم بده نوه هامو ببینم.موفقیتاشونو ببینم آمینتاریخ امضام ۴۰۱/۱۲/۲۱. .................................دوس دارم همه چی رو ول کنم و برم.زندگیم خیلی مزخرف شده.عذاب وجدان دارم که دوتا بچه رو تو‌این زندگی اوردم...ازونطرف دلم واسه خودم میسوزه که دارم اینهمه ظلم رو تحمل میکنم.تو سی سالگی عین پنجاه ساله ها شدم.دعای هر روزم تاوان دادن شوهرمه تو‌همین جوونیش خدا ازش نگذره.هیچ خوب نیس حالم.دارم چرتو پرت مینویسم.خدااااا تورو خداااااا گناه دارم.ارامشم کجاس؟همونو بده خواهش میکنم🥲
🙂یعنی واقعا سعی نکرد درک کنه که خب داری اذیت میشی؟ شرمنده ی سکوتت نشد؟ 15 سال کم نیستااا؟!

ببین یه روز خواهرش بهم گفت اون موقع 32سالش بود گفت فکر کن داری با یه بچه 12ساله زندگی میکنی داداشم از نظر عقلی مثل 12ساله هاست  

اون بنده خدا حتما خیلی اذیت شده که رفته به مادرش تا این حد گفته و مادرشم با آرامش اومده شما رو در جریان گذاشته 

می‌تونست ببخشید داد و هوار کنه کولی بازی راه بندازه حرفاش رو بزنه. قدرشو بدون و به چسب به زندگیت

قضاوت نمیکنم و نمی دونم چقدر اذیتی فقط می‌دونم دنیای بیرون از خونه برای زن تنها یه لجن به تمام معنا هست حتی تو بگو اونجا خونه پدرش باشه


ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792