2777
2789
عنوان

زن داداشم گفت

380 بازدید | 15 پست

دیشب دعوت بودیم خونه مامانم ..داداشم و بچه هاش اومدن زنداداشم نیومد به مامانم زنگ زد گفت من نیومدم دلخور نشین چون با ارزو مشکل داریم جو سنگینه نمیتونم جو سنگین رو تحمل کنم ..ارزو اون یکی خواهرمه ..شما چ برداشتی دارین از این رفتار؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اگه واقعا مشکل دارن بهتر

نیومده که جو متشنج نشه و خواهرتم راحت باشه

کاربری دست هزارنفرهه👀پروفایلم یه گربه س که روی تخت خوابیده🐱🐈_از الان میخوام برای آینده م بجنگم، برای یه خیال راحت، برای آرامش۱۹خرداد۱۴٠۴✨

آرزو چقد اسم قشنگه😍

لطفاً اگه امضامو میبینی 3 تا صلوات واسه قبول شدنم تو رشته مورد علاقم بفرست ممنوووونم عسلم🥺❤️.                    «علم اگر اشتباه کند، اشتباهش را خواهد پذیرفت اما مذهبیون شما را میکشند تا ثابت کنند دین هرگز اشتباه نمی کند!!! -سخنی از برتراند راسل🌱❤️‍🔥

والا چه انتظاری داره؟ دوست داشت مادرت بگه تو بیا آرزو رو میگم نیاد! خیلی حواستونو جمع کنین پای خواهرتو از خونه پدر نبره . کور سه باید خواهرشوهرشو تو خونه پدرشوهرش لپذیره مامانتم باید خیلی خونسرد تو جواب رک بودنش می‌گفت هرجور راحتی . 

حالا میومد باد میکرد و حرف نمیزد خوب بود؟

به آرزو هم بگو هرجایی اون هست نره

دست در دست تو دادیم و جهان شکل گرفت،حرکت کرد زمین بعد زمان شکل گرفت ،مژه ات تیر کجی بود برای پرتاب،چون که ابروی تو خم گشت کمان شکل گرفت ،همه انگار که ناخواسته لبخند زدند ،نامت آن لحظه که در بین دهان شکل گرفت،حفره ای بود پر از خون وسط سینه من ،مهرت افتاد به قلبم ضربان شکل گرفت ،تا که سلمان وسط ظهر پس از نام نبی ،اشهد ان علی گفت اذان شکل گرفت😍😍برای حاجت روا شدنم یه صلوات میفرستی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792