2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

صددرصد میفروشم هروقت بخواد میفروشم ارزشش برام بیشتر از طلا حتی قبلا دندون درد داشت خودم پیشنهاد دادم طلا بفروشم بره دکتر ولی قبول نکرد

فقط 12 هفته و 6 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

تاریخ۱۴۰۴/۰۳/۰۲ بیبی چکم مثبت شد 🥰۱۴۰۴/۰۳/۰۳ جواب آزمایشم با بتا ۱۶۰۰ مثبت شد مامان جون نمی‌دونم دختری یا پسر ولی منو بابا عاشقانه دوست داریم و از حضورت خوشحالیم 😘۱۴۰۴/۳/۳۱ رفتیم سونوگرافی خدارو شکر قلبت تشکیل شده بود😍۱۴۰۴/۰۴/۱۸ واسه اولین بار صدای قلب کوچولوی شنیدم  🤩۱۴۰۴/۴/۲۳ رفتیم انتی بابا کلی ذوق کرد از دیدنت و توهم حسابی شیطنت و دلبری میکردی دستای کوچولوت تو دهنت بود و دکتر احتمال داد یه پسر ناز باشی😍۱۴۰۴/۵/۲۰ اولین ضربهات مثل نبض حس کردم عشق مامان 🥰۱۴۰۴/۰۶/۰۵ رفتیم آنومالی ماشاالله خیلی شیطونی مامانی همش داشتی میچرخیدی دوست داشتم ساعتها به صفحه مانیتور نگاه کنم و ببینمت خانم دکتر گفت یه پسر نانازی 🥰۱۴۰۴/۰۶/۱۳ اولین خریدت کردیم دوتا زیر دکمه کوچولو بابا همش میگه این خیلی برات بزرگه 🤩۱۴۰۴٫۰۷/۰۲ وقتی بابایی دستش رو شکمم بود یه لگد محکم زدی بابایی کلی خندید و ذوق کرد برات ❤️ ۱۴۰۴/۰۷/۰۳ پریشب با دیدن خون یه شوک بهم دادی مامانی اونجا احساس کردم یه تیکه از وجودمی و چقدر بهت دلبستم من گریه کردم و بابایی خیلی نگرانت بود رفتم دکتر و گفت نیم سانتی دهانه رحم باز شده و باید استراحت کنم 😢۱۴۰۴٫۰۷٫۱۵ امروز اتفاقی فهمیدیم بابایی از یه آهنگ خارجی خوشش میاد توهم خوشت میاد و هروقت اون آهنگ میذاریم کلی تکون میخوری منو باباییم دستمون میذاریم رو شکمم و دوتایی از شیطنتات کیف میکنیم راستی اسمتم انتخاب کردیم قلب مامان  ❤️

حتما صد در صد اصلا نیاز نیس خودش بگه خودم جلو تر میگم بارها این کار کردم ولی خودش سعی کرده تا فرصتی پیش بیاد میگره اصلا بیشتر وقتی طلا به همین نیت میگیرم اگه پول لازم شدم بفروشم 

شوهر من که خیر سرش ادم خوبی هم بود واسش طلاهامو ( که بابام برام خریده بود) فروختم الان بعد چندسال زندگی میگه میخواستی نفروشی 

با اینکه پول داره میتونه بخره

بنی ادم اعضای یکدیگرند به جز قوم شوهر که ویرانگرند  
نه میگم که تا بحال نفروخته بودم بعدش که فروختم یکروز بحث شد گفتم بخاطر ندونم کاریت طلا فروختم گفت فر ...

معلومه آدم نمک نشناسیه 

برا همچین کسی نباید فداکاری کنی تو فشار بمونه همون بهتره

خانوادشم خیلی مقصرن بهش یاد دادن بفروشه فلان مارو بکنه من گفتم نمیفرپشم گفت مامانت یاد داده گفتم مثل ...

واقعا مردی که ب خانوادش آمار همه چیو میده اونا هم راه نشونش میدن نمیشه روش حساب کرد اگه خیلی ب فکر پسرشونن خودشون طلا بدن بهش 

اره فرش زیر پام رو هم میفروشم براش ولی هرکسی باید به زندگی خودش نگاه کنه همسر من ارزش این کارو داره ...

درسته هر آدمی فرق داره 

باید برای کسی اینجوری از خود گذشتگی و فداکاری کنی که قدر بدونه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز