خستم گفتم گوه بزنن این زندگیو که شبا من باید تنها بخوابم توهم بری تا صبح اونور لاس بزنی توگوشی
گفت همینه که هست ازت بدم میاد حالم بهم میخوره ازت
گفتم باشه
خیلی اذیت میشم ولی چاره ای ندارم ن میتونم جدا شم ن میتونم تحمل کنم
هعی خدا
بهم صبر بده چی بخورم سرد بشم؟
حالم بهم میخوره