مامان من چنیدن سال پیش کات کرده هنوز دلش پره هنوز یه داستانو چند بار میگه هر بار کلی ناراحت میشه
بعد آدمایی به مامانم توهین کردن که اصلا جلوی مامانم هیچی نبودن هیچی هم سنی هم درسی هم اخلاقی
ولی مامان من اعتماد به نفسش کم بود و درونگرا هم بود بابامم شیفه ی فامیلاش، نتونست درست حقشو بگیره
حرفای خیلی خیلی خیلی سنگین و زشت بهش میزدن ولی این هیچی نمیتونست بگه
هنوزم که هنوزه یهو میبینی یه داستان تکراری رو میگه وناراحت میشه