2777
2789
عنوان

امروز برم خونشون یا نه چون با مادرشوهرم قهرم نظرتونو بگید لطفا

| مشاهده متن کامل بحث + 615 بازدید | 57 پست
اینا بعد مدتها میان معمولا این دو روز کامل خونه مادرشوهرم هستن من اینارو تا حالا اینجوری دعوت نکردما ...


خیلی زشته ،اینکارو نکن یا همه رو دعوت کن هم مادرشوهر هم جاری بزار یه چیزی ارت یاد بگیره بزرگواری رو

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

والا شوهرم این چند وقت بخاطر من نرفت خونه مادرش و فقط کم تلفنی باهم صحبت کردنبه من گفت مادرم بهت سلا ...

پس با شوهرت مشورت کنه و مهربانانت و با احترام از حست بگو 

ببین اون چه نظری داره

هر کس نظری داره و فلسفه ای اگه با فلسفه و نظر شخصی من مخالفی تعارض نکن چون کم پیش میاد نظرمو عوض کنم زندگی خیلی چیزا یادم داد فهمیدم عشق فقط خداست

چی؟

واضح گفتم 

مگه چی بهت میدن اگر رابطت با مادرشوهرت بهتر بشه که انقدر نگرانی جاریت صمیمی تر نباشه با خانواده شوهرت 

زندگی قطعیت اندوه باری است که ....نه میتوانی تمامش کنی نه میتوانی ادامه بدهی ...

وقتی شما رو دعوت نکردن چرا باید بری ؟

همسرت هم به احترام شما نباید بره ، حداقل واسه ناهار نره و عصر بره داداشش رو ببینه .

شما هم واسه فردا یا پس فردا دعوتشون کنین خونتون .

پدرشوهر و مادرشوهرت رو هم دعوت کن ، درسته به احتمال زیاد نمیان ولی شما ادب رو بهشون یاد بده 

🌸گاهی اونقد درگیر آینده میشی که یادت میره الان وسط جایی هستی که قبلاً آرزوشو داشتی...🌸
خیلی زشته ،اینکارو نکن یا همه رو دعوت کن هم مادرشوهر هم جاری بزار یه چیزی ارت یاد بگیره بزرگواری رو

کلا دعوت نمیکنم

الآن فقط نمیدونم کار درست چیه

چون ناراحتم نمیتونم درک کنم درست ترین تصمیم چیه

همسرمم احساسیه و فقط میخواد اوضاع خوب بشه و براش مهم نیست بارها این اتفاق از سمت مادرش افتاده و غرورم از بین رفته میگه غرور چیز خوبی نیست برا همین نمیشه ازش انتظار حرف منطقی رو داشت چون طرف مقابل خانوادشن


برو خونه مادرت بزار مهمونی کنن فردا برگرد جاریاتم دعوت کن چایی میوه

الآن دیگه دیره برا رفتن خونه مادرم از طرفیم همسرم بره من نرم برا اونا فرقی نداره همینکه پسرشون باشه خوشحال ترن

الآن دیگه دیره برا رفتن خونه مادرم از طرفیم همسرم بره من نرم برا اونا فرقی نداره همینکه پسرشون باشه ...

من باشم به همچین مادر شوهری رو نمیدم نهار بپز بشین بخور بزار شوهرت هم خودش تصمیم بگیره 

کلا دعوت نمیکنمالآن فقط نمیدونم کار درست چیهچون ناراحتم نمیتونم درک کنم درست ترین تصمیم چیههمسرمم اح ...

همون که دوستان گفتن ،بعداز نهآر بره ،وحتی چای نخوره ،حتما به مادرش بفهمونه نیمی از خانواده ش شمایی 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792