دو ماه بود با هم بودیم با قصد ازدواج
درحدی بودیم حداقل چند ساعت چت می کردیم .. هر روز تلفنی حرف می زدیم
کاری ندارم که با بعضی معیارام نمی خوند ولی چون امید داشتم حسش واقعیه ، فکر می کردم حل میکنه 🙂
از اول صمیمی بود
به دو سه هفته که رسید دیگه خیلی احساسی حرف می زد
تقریبا یه ماه هر روز قربون صدقه ، هر روز نوشته ها و پست عاشقانه 🙂 وقتی میگفتم ممکنه کات کنم جدی و ناراحت میشد همش میگفت ما حالا حالا با هم کار داریم..):
همش تعریف .. همش امید به ادامه رابطه .. همش خیره نگاه کردن و بمباران عاطفی ..🙃
یه دیت رفتیم سینما کل کارش این بود که به جای فیلم به من نگاه می کرد میگفتم چرا ؟ گفت اومدم تو رو ببینم فیلمو که بعدا هم..
چند روز پیش یه شرط که می تونست انجام بده گذاشتم براش .. برای اینکه بهم ثابت بشه حرفا و کاراش واقعیه یا کارش اینه که با همه ..
حتی دیروز که رفتیم دیت جدی صحبت کنیم با اینکه حس می کردم نمی خواد قبول کنه باز قربون صدقه می رفت..
امروز گفت نمیخواد ادامه بدیم ..🙂💔
به همین راحتی
بهش گفتم من که می دونستم آخرش قرار نیست باشیم و فقط یه فرصت دادم تا شاید واقعی باشی
ولی حداقل با کیس بعدیت تا مطمئن نشدی از این کارا نکن ..)::
ناراحت نیستم از کات ..کاش زودتر تموم می کردم و باور نمی کردم..
فقط خواستم بگم شما کاری که من کردم نکنید ..
اگه همون اول شرطارو قبول نمرد حتی چت نکنید باهاش..