بابام همش میاد سر کوچه تو یه ساختمون نیمه کاره میمونه ما که رد میشیم بلند بلند میخنده
بعد میگه پدرتون رو در میارم
بعد پیش همسایه ها خجالت میکشیم که بریم شاهد جمع کنیم
اونوقت بابام زن بازی و رفیق بازی میکرد
پول میداد برای شیشه و تریاک رفیقاش اما خودش اهل دود نیست
بعد پول برای دکتر و قرصهای من نمیداد ( مشکل اعصاب و روان دارم)
مامانمم درخواست طلاق داد و با دعوای پسر عموها از خونه بیرون رفت
لباس هاشم برد
به نظرتون چه گوهی بخورم که ابرو ریزی نشه ؟
کاش من یه دونه مو بودم تو سر شما
کاش من کفش شما بودم
کاشکی سگ بودم کاشکی من هرچی بودم بوووودم
ولی این چیزی که هستم نبودم
بخدا
کله صبح تشنج کردم حوصله ام نمیشه دیگه
کاشکی من الاغ بودم وسایل خونه شمارو جا به جا میکردم