عروسیه برادر شوهرمه رفتیم یه سر خونه مادرشوهرم
ببینیم چیکار میکنن
هیچکی بیرون نیومد در حالی که تو خونه بودن
ما هم دوباره سوار ماشین شدیم رفتیم
شاید نشنیدن شلوغ بوده
شاید نشنیدن خب زنگ‌میزدین بهشون
اشتباه از شما بوده عزیزم
شمام دقیقه نود برین تالار. مثل غریبه ها
چه مارموزین اینا
من بودم رابطمو باهاشون محدود می کردم
خب حالا بازم میخوای بری عروسی؟
خودت میگی قطع ارتباط هستیم بعد میخوای عروسی هم بری
عروسی روی خوش و دل خوش میخواد
شاید نشنیدنیا زنگ خونشون خراب بود یه زنگ میزدی ما کولر آبی داریم کلا سرو صدا ی این نمیذاره صدای در خونه رو بشنویم زنگمونم سوخت تو نوسان برق💔
از قبل مشکل داشتین؟
ببین وقتی مراسم و اینا دارن نرین ببینین کار دارن یا ندارن چون مادرشوهره میخواد خودشو لوس کنه بگه به پسرش خودم همه کاراتو میکنم پسرم ببین چه مادری داری شوهرت فقط تلفنی زنگ بزنه بگه داداش کاری داری بگو انجام بدیم .بزورم برین کمک مادرشوهر پر میکنه یه دعوایی میشه ول کنین
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
