قبلا گفتم بچم خیلی کم خوابه. خیلی دکتر بردم حتی با مشاور حرف زدم ، چکاب کامل دوبار بردم ولی میگن چیزیش نیست. دیشب ۳ شب خوابید و شش صبح بیدار شد. جنون گاوی بهم دست داد بردم با تشک و بالشتش گذاشتم پشت در واحد خونه مادرم(کلا ساختمون دوتا واحده). بچم انگار تنهایی ترسیده بود چشاش گرد شده بود و ساکت شده بود انگار میفهمید. پنج دقیقه نکشید رفتم بغلش کردم اوردم و یه عالمه بوسیدم گریه کردم . اللن از عذاب وجدان دارم میمیرم. خواهر کوچیکم بردتش با خودش که یک روز بخوابم. سر شب بچم مدفوعش زرد زرد بود زدم گوگل نوشته بود یکی از دلایلش استرسه.
از عذاب وجدان دوست دارم بمیرم.اگه شوهرم اینجا بود طوفان میکرد. چجوری از این عذاب وجدان خلاص بشم؟🥹