2777
2789

با ذ‌وق شوق لباس سفیدام پوشیدم رفتم خونه پدرم که دعوت بودم کمک مامانم کردم سفره پهن کردیم نشستیم پاگشا معمولا عروس داماد پیش هم میشینن کلی بخودم رسیده بودم دلم میخواست پیش شوهرم بشینم حرومزاده ها نزاشتن تا رفتم دیدم شوهرم گذاشتن وسط مادربزرگ خرابش و مادرش نشستن جفتش نزاشتن من بشینم و من یه لقمه غذا از گلوم پایین نرفت نتونستم بشینم رو سفره  دلم میخواست حالا که عروسم پاگشا خونه پدرم رو سفره حفت شوهرم بشینم دلم میخواست این دل مگه حالیشه خوشیمو خراب کردن رفتم تو اتاق کلی گریه کردم بهترین روزا زندگیم عروسیم خرید عروسیم ماه عسلم همش با گریه گذشت فقط میخوان منو از شوهرم جدا کنن فعلا بخاطر شرایط مالی شوهرم داریم تو یه خونه باشون زندگی میکنیم برگشتم با شوهرم خواستم خونه اقام بمونم خانوادم گفتن با این شرایط نمون برو یه مادرشوهرم مریض دارم توقع داره شوهرم بره بغلش کنه همش دست به وسیله هام میزنه جا به جاشون میکنه خستم کرده دلمو امشب سوزند ذوقمو کور کردن دارم از غصه میمیرم چیکار کنم😭😭

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

کار به هیچی ندارم ولی واقعا درسته صفت خراب دادن به آدما؟ به این راحتی؟ 

آنکس که بداند و بخواهد که بداند/خود را به بلندای سعادت برساند/آنکس که نداند و بخواهد که بداند/جان و تن خود را ز جهالت برهاند/آنکس که نداند و نداند که نداند/در جهل مرکب ابدالدهر بماند /آنکس که نداند و نخواهد که بداند/حیف است چنین جانوری زنده بماند!
فقط یادمه منم چقدر سر کنار هم نشستن سر سفره. حرص خوردم الان تنها موضوعی ک بهش فکر نمیکنم اینه

پاگشا فرق داره اگر دعوت عادی بود محل نمیدادم ولی بقرعان هرجا پاگشا شدم خوده صاحب خونه بزور جفت هم نشوند مارو ولی بدلیل تنش هایی که هست مادرم اینکارو‌نکرد و گذاشت من جلو چشش بسوزم

چرا ازدواج کردی وقتی این چیزا اذیتت میکنه

دقیقا میخواستم همینو بگم ولی با این تفاوت که شما که حتی یه سر سفره نشستن کنار شوهرت اینقدر اذیتت میکنه و این مسائل روح و روانت رو بهم میریزه چرا با کسی وصلت کردی که خونه مستقل نداره و تو باید به ساز خانوادش برقصی بعدشم شوهرش زبون نداشت بگه میخوام کنار زنم بشینم 

دوست عزیز اگه جواب ریپلای شما رو نمیدم یا خیلی بی ادبی یا هیچ منطقی نداری نه وقتشو دارم با شما صحبت کنم نه شأن  بنده این اجازه رو میده 🌹🌹🌹🌹
بنظرم کارشون خیلی بد نبود خراب چسبوندی بهشوندیگه شما آوار شدی توزندگیشون خوب بهتر بودی باهاش ازدواج ...

عزیزم من به شوهرم میگم دارو ندارم بفروشم بریم راضی نمیشه چیکار کنم درضمن خوده مادره هم نمیخواد بزاره ما بریم میخواد زجرکشم کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز