2777
2789
عنوان

وقتی میرید مهمونی انقدر نمونید که صابخونه دعا کنه برگردین

| مشاهده متن کامل بحث + 517 بازدید | 25 پست
نه خدارو شکر🤣🤣ولی لامپ توالت رو روشن میکنند دقیقا میفته تو چشم من و بچه و با صداشون بیدار میشم

اشکال نداره عشقم ،میگذره تموم میشه، کوه درد باش طاقت بیا و مرد باش خخخ

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

اشکال نداره عشقم ،میگذره تموم میشه، کوه درد باش طاقت بیا و مرد باش خخخ

😂😂😂مرسی عزیزم

عاشق زندگی با همه اتفاقای خوب و بدش🥰امید،عشق و ایمان اساس زندگی منه

عین خواهرشوهر من 

اومد خونمون 

منم از سر کار نه شب میومدم 

شوهرم یازده شب 

میرسیدم 

تازه باید شام میذاشتم 

چند بار بهش گفتم خوب فلانی توی فریزر همه چی هست یه شام بذار 

نه من نمیتونم و ...

دو هفته موند 

اخرم دعوا راه انداخت و رفت 

نمیدونم چرا بعضی ها فکر میکنن کمک نباید کنن میرن انگار خونه میزبان هتل هست طرف هم دورازجون خدمه

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰 برای شفا و سلامتی پسرم دعا کنید لطفا سپاس❤️

عین خواهرشوهر من اومد خونمون منم از سر کار نه شب میومدم شوهرم یازده شب میرسیدم تازه باید شام میذاشتم ...

واقعا خیییلی بی انصافیه

عاشق زندگی با همه اتفاقای خوب و بدش🥰امید،عشق و ایمان اساس زندگی منه

هووف 

خدااروشکر من از این بابت شااانس اوردم کافی بود دو دیقه بری بیرون خودشون شروع میکردن ب اشپزی حتی عمه ی شوهرم 

حتی بچم که کوچیک بود عروسش برا فضولی گفته بود دکوراسینو براش عوض کنیم و دیگه اینجا خدا خیرش بده عمه ی شوهرو گفته بود نه زشته خودش نیست همچین کاری نمیکنم 

حالا عروسش مثلا خواسته بود بگه من خیلی کدبانو هستم جان خودش😂منم تازه ی هفته از زایمانم گذشته بود بچمو برده بودیم دکتر اما عمه خانم نهار رو گذاشته بود دمشم گرم

هووف خدااروشکر من از این بابت شااانس اوردم کافی بود دو دیقه بری بیرون خودشون شروع میکردن ب اشپزی حتی ...

واقعا خدا خیرش بده،عبادت واقعی اینکه که خلق خدا ازت راضی باشن نه اینکه بخاطر نمازت یکی از خواب بی خواب بشه

عاشق زندگی با همه اتفاقای خوب و بدش🥰امید،عشق و ایمان اساس زندگی منه

پدرم بارها میگد هرموقع دعوت شدید برای شام طوری برین که بین ۴۵ دقیقه تا ۶۰ دقیقه بشد.اگر برا عیادت یا سله رحم رفتین ۳۰دقیقه و همیشه چیزی بعنوان جاخالی ببرید مزاحم نباشید ولی خونه پدرو مادر بزرگها میریم سر ۴۵ دقیقه بلندمیشیم مادرم غر میزند میگه چه امدنی چه رفتنی

چقدر دنیای آدم زیباست .اگه خوب ببینه

خودش پرو تو هم مثل خودش باش ، می ری سر کار می شینه دست به سینه تو بری غذا درست کنی براش مگه ملکه س ،  مگه نیومده کمک حالت باشه ، شوهرت مقصر ، حداقل غذا از بیرون بگیر وقتی ببینن از جیب پسرش خرج می شه زحمت کم می کنه 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792