مامانم یه رفتار بد داره که همرو تحقیر میکنه ، عمم اومده خونه مامان بزرگم غذا بار گذاشته خونرو تمیز کرده و... چون عید مامان بزرگم هست میوه و شیرینی هم خریده البته با پول بابام ، مامانم ناراحت هست که با پول بابام خریده(قرار نیست پول بابام رو پس بده و بابام این ماه چک داره ،عمم خودشم پولداره ولی خرجی نکرده از مراسم اول و هفتم و...) حالا هی خودخوری میکنه بابام گفت من برم خونه مامان آبجی کار هارو کرده یهو مامانم گفت برو بچسب به همونا ، منم چشم بسته همه این کارو میکنم چنتا چیز دیگه ام گفت بابام با عصبانیت رفت ، درسته از عمم خوشم نمیاد ولی دیگه حالم بهم خورد از حرف مامانم ، بهش گفتم این چه حرفیه زدی بلاخره از صبح پاشده و.. یهو دیدم آماده شد رفت 😐من الان تو خونه تنهام ازین اخلاق زشت و مزخرفش حالم بهم میخوره ، همرو انتقاد میکنه تا یکی انتقادش کنه سریع جبهه میگیره حالم ازش بهم میخوره وقتی اینکارارو میکنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
چه کاری؟من نمیدونم ولی عمم رفته با پول بابام همه چیو سفارش داده
چی بگم. دامادمون فشار مالیش رو روی خواهرم آورد هزینه ی بیمارستان خصوصی پدرش رو داد .در حالیکه تمام خواهراش از نظر مالی خودشون پولدار و مستقل بودن برادر بانکدارش هم نداد .احتمالا مادرت ناراحت هست چون فشار مالی رو مادرتون هست