چندبار پیش اومده در یخچال رو باز کرده گفته فلان چیو که داشتیم الان چرا نیست.
خودش هیچوقت خونه نیست ساعت کاریش زیاده یک وعده هم سرکار میخوره.
خب طبیعتا منم تو خونه غذا میخورم دیگه.
گفتم آره نیست من خوردم، از این به بعد بیا لقمه های منم بشمار.
اومده میگه من که حرفی نزدم تو بهت برمیخوره