اصلا نمیدونم چرا اینطوری شده خیلی قبلا رابطمون خوب بود همه حسرتش رو میخوردن اما الان تا دعوا نکنیم روزمون شب نمیشه الانم باهاش قهرم ۶ساله ازدواج کردیم یه بچه ۲ ساله داریم بگید چیکار کنیم
اگه ی جا هستید طبیعیه
شاید کسی براتون دعا زده
دعواهاتون بیشتر ،بخاطر چیه؟
لابد از بس بقیه حسرت خوردن
چشم تو زندگیتونه خیلی بده چشم خوردین
دعای قاموس بخون
ایه الکرسی
دعای ناد علی
احتمالا از چشم زخم هستش
کمتر از تفریح ها و خوشی هاتون استوری بذارید
صبور باش اگه شوهرت چیزی میگه درجا جوابشو نده
وقتی آروم شد باهاش صحبت کن با لحن ملایم، بگو ک این شرایط و دوست نداری
خودت هم اصلا قهر نکن شوهران قهر کرد تو عادی رفتار کن درباره روزمره باهاش صحبت کن
خودم با این روش ها حدود یکساله زندگیمون بهتر شده البته من شوهرم هم تا حد زیادی داره تلاش میکنه
منم بچم ۱۴ماهشه الان بهتر شدیم ولی کلا من اعصابم خیلی ضعیف شده شوهرمم سر بچه خیلی حساسه بعضی وقتا بهم میپریم ولس خب بیشتز وقتا سعی می‌کنیم مدیریت کنیم درحالی که قبل بچه اصلا بحث نمیکردیم
صدقه بده مرتب هر هفته مثلا. مقدار خوبی بده پول خرد نده
یکی از تاپیکای اخرم فک کنم ب دردت میخوره
بچه داری روحیت رو ضعیف کرده سر و کله زدن با بچه سخته خسته شدی حساس شدی اونم شرایطت رو درک نمیکنه
راستش اصلا نمیدونم مثلا امروز من بچم خیلی فضوله هی باید مواظبش باشم بش بگم اینکارو نکن ینطور بعد نمیدونم شوهرم میگه تو داد میزنی ت خونه آخه منم آدمم خسته میشم اینهمه زحمت میکشم از صب تا شب حق‌دارم بم فشار میاد حتی حق ندارم صدام دربیاد مثلا این امروز روزای دیگ مثلآ ب خاطر خوابش شوهرم شغلش شیفیته و شب کاری داره وقتی کم بخوابه عصبی میشه بداخلاق میشه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
