شب میخواس پیشش باشم منم خسته بودم خوابم برده باهام قهر کرده (همون روز خودش از ۱۰ اینا تا ۳ ظهر خوابیده بود با اینکه بهش گفتممن خوابم نمیاد پاشو ولی بلندم نشده بود)
صبحونهرم خودش درست کرد خورد شبم بدون من رف اتاق خواب خوابید
با این کارش منم دلم گرف دلخور شدم ازش
امروزم باز از بعد صبحونه تا الان خوابیده/:😐
حوصلم خیلی سر رفته چیکار کنم؟ چرا باهام اینطوری میکنه؟ رفتم بغلش کردم براش چایی و پنکیک اینا درست کردم با عشق دادم بهش فق گف دستت درد نکنه دوباره خوابید موقع بغلم دستاش شول بود