بگم خونه جدا درست کن بعد س سال عقد این رفتارهایی که تو اعصبانی انجام میدی بی احترامی میکنی بزار کنار عروسی هم نتونستی خودم میگیرم ولی خونه باید جدا باشه و گفتم همه چیو گذشته رو فراموش کنیم از الان دیگ باهم خوب باشیم و احترام همو مگه داریم خوبه این حرفا
ب مادرم میگم بریم تهران اینارو به شوهرم بگم نمیاد منو ببره تهران تو پیام زنگ نمیشه حرف زد واقعا موندم
تو تلفن هم میشه گفت همینارو ولی با آرامش یه طوری که دعواتون نشه
یعنی ممکنه با حرف زدن شما عصبی بودنش و بی احترامیش رو کلا ترک کنه؟؟
وقتی سه ساله این مدله؟؟
اگه فکر میکنی آره خب برو حرف بزن
من متوجه نشدم تاپیکاتو نگاه کردم ،همسرت تهران زندگی میکنه ،بعد شما شهرستان بودی اومده خواستگاری حالا نمیخوای بری تهران زندگی مشارکت رو شروع کنی و میخوای شهرستان پیش مادرت بمونی درسته؟
آره خوبه
شوهرم تهرانه و منم تهران دید ما ی خونه گذری داریم اونجا شهرستانه داریم بعد عقد کلا هی اومدیم شهرستان مثلا الان ما ده ماهه اینجاییم
شوهرم هی می‌گفت بیاین تهران شرط شروط دارم اما همش از اعصبانیت اینک من رفتم شهرستان بود
مشاور برید حتما عزیزم مخصوصا اینکه ازدواج دومتم هست اصلا اجازه دخالت خانواده هاروونده ،اول خودتون منطقی باهم صحبت کیند اگر دیدید مشکلاتتون جوری نست که خودتون بتونید حل و فصل کنید حتما برید مشاوره ،ان شالله هرانچه خیر و صلاحتون هست پیش بیاد
