۱۸ روز بود قهر بودم
البته هر سال یکی دوبار اینجور قهر میکنم یکی دوروز دیه میاد دنبالم میرم
اینسری واقعا خسته بودم از دستش
اصلا نمیتونیم خ ب زندگی کنیم چون شوهرم اویل خیلی خسیس بود محبت هم ک نمیکنه شلخته هم هس از اون طرفم دعوا کردنی یه مدت محکم میزد منو تا حد کبودی الان میزنه میشکنه فرارش هارو تازه شسته بودم گفتم هندونه میخوری نریز همش میگم یه چی خوردنی بعد بر میگرده میگه وظیفه تو هست پاک کنی از اون طرف هم انتظار داره من برم پیشش تو کارش کمکم کنم الان اوند دنبالم اومدیم خونه بهم گف پریروز چون تولدت بود پول تو کارت دارم میدم بهت اومدم دیدم هیچی نیست .فت بدهی داشتم خرج کردم
نمیدونم از دستش چیکار کنم