توروخدا چیکااار کنم شوهرم اومد خونه مادرشوهرم فقط داره حرف میزنه

حریم خصوصی برای زندکیت قائل نیستی؟؟

باحرفت موافق نیستم 

میدونی چیه کاش تازمانی ک پدرمادرهای پسرازنده هستن زن نگیرن همه کاربراخونوادشون کنن بعدک تموم شدزن بگیرن

من خوشم میاد شوهرم با مادرش حرف میزنه اونموقع از خودم راضیم که باعث نشدم میونه مادر پسر خراب نشه باورت میشه؟  تازه اینجوری شوهرم بیشتر بع سمت من میاد و میدونه که من مانع نیستم وقتی میبینم حرف میزنن رومو میکنم اونور که راحت باشن

هی خاهر منم همینجوری ام،

دیگه تو فکر کنم من حامله بودم وخودم نمیدونستم، شوهرم اول به مامانش خبر داده بود مامانش زنگ زد بهم تبریک گفت من فهمیدم جواب آزمایش مثبت😐😐😐😐😐

شمام برو بشین کنارش تاییدش کن حرف بزن تعریف کن ، کم کم عادت میکنه شما نباشی حرف نزنه. 

رابطه من مامانم مثل دوتا دوست به جا اینکه به دیگران بگم به مادرم میگم چون میدونم تنها کسی که واقعا پشتم

میخاستم باش بحث کنم دیدم نصف شب حوصله ام نکشید

هرحرفی رو که تعریف نمیکنن حتی برای مادر.قطعا که شما هم یک چیزهایی رو برای حریم خودتون نگه میدارین .

🫂چی بگم ماازبی کسی زندیم

ولی دیگه عادت کردم ،اوایل خیلی ناراحت میشدم غصه میخوردم،ناراحتیم رو ابراز میکردم،ولی هئییییچ فایده ای نداشت،دیگه بیخیال شدم 

توم همش سرت تو گوشی باشه

بله ولی خیلی خوبه ادم با مادر یا پدرش صمیمی باشه چون من راهی دوری هستم باید بدونن مثلا اگه با کسی هستم بدونن با فلان کس هستم که اگه بلایی سرم امد بدونن هرچند که دیگه من دارم ازدواج میکنم عزیزم

کارتون بسیار اشتباهه زندگی دارای چهار چوب هایی هست ک مربوط ب دیگری نیست حتی پدر و مادر 

ولی من برعکس شوهرم هستم،اصلا آدمی نیست که حرف بزن و اصلا اهل درد و دل کردن نیستم اینجوری بگم ولی شوهرم برعکس منه کافیه بپرسی چه خبر😂😂😂😂

منم همه کار کردم از قهر کردن تا قطع ارتباط دیدم آرامش زندگیم رفته هوا 

الان دیگه شل کردم برام مهم نیست

شوهر من در این حده که می‌خواستیم ماشین عوض کنیم همش دنبالش بودیم و بنگاه و اینور اونور یه دفعه همه چی رو ول کرد

هر چی گفتم چی شد جواب خاصی نمی‌داد 

بعد یبار از دهنش در رفت گفت بابام گفته همین ماشین هم بفروشی بهترشو نمیتونی بخری

حالا خودشون چند ماهه ماشین بهتر گرفتن شوهرم اصلا خبر نداشت تا خودش دید