2777
2789
عنوان

خیلی سخته که عموم پدرشوهرمه

862 بازدید | 53 پست

انگار بابامه...با همون سخت گیریا و دل نگرانی ها و تعصبات

الان ازدواج کردم محدودتر شدم

 مجردیا یه تایمی بابام خونه نبود راحت بودم الان اون تایم که بابام نیست میسپارم دست عموم...

ناگفته نماند که چون عقدم همسر هنوز هیچ کاره ست و پدرها فرصتی برا اون نمیزارن که دخالت کنه..

امروز میگم میخام برم کلاس آموزش رانندگی میگه تو این هوای گرم نمیخاد بری

کسی بوده این مشکل رو داشته باشه؟


به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......

لازم نیست زمان و مکان جایی ک میخوای بری رو ب احدی غیر از شوهرت اطلاع بدی

خدارو ۱۰۰ هزار مرتبه شکر مادر یه پسر کوچولوی ناز شدم...خدایا انشاالله همه ی منتظرا این حس رو تجربه کنن🤲

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

هوف من که اصلا حوصله خانواده رو ندارم از دو طرف... 


 دیوانه و دلبسته ای اقبال خودت باش/سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش/یک لحظه نخور حسرت آنرا که نداری/راضی به همین چند قلم مال خودت باش/دنبال کسی باش که دنبال تو باشد/اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش/پرواز قشنگ است ولی بی غم و محنت/محنت نکش از غیر و پروبال خودت باش/صد سال اگر زنده بمانی، گذرانی/پس شاکر هر لحظه و هر سال خودت باش
لازم نیست زمان و مکان جایی ک میخوای بری رو ب احدی غیر از شوهرت اطلاع بدی

میفهمه...الان خونه مادربزرگ پدری ام

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
من باشم این وصلت با اقوام هیچ عنوان قبول نمیکردم الان اولشه بعدا میفهمی چی میگم.. هزار تا صاحب پیدام ...

دقیقا الان تو همین مخمصه ام..تازه دو تا پسرعمو دیگه هم دارم که اونا هم صاحب نظرن 

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
آخه توام در جریان میزاری وقتی تصمیم گرفتی عملی کن بعد اعلام کن

من الان خونه مادربزرگ پدری ام..هر جا بخوام برم میفهمه

به حباب نگران لب یک رود قسم،و به کوتاهی آن لحظه که شادی گذشت،غصه هم میگذرد......
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792