😭 از خودم حالم بهم میخوره
سی سالمه . یه زندگی نه ساله بشدت سخت و بد داشتم اصلا قابل توضیح نیس کتک میخوردم بی احترامی بی حرمتی .همش بیمارستان اعصاب ای سی یو همش شوک ect .
با بدبختی طلاق گرفتم .
الان یه خاستگار نمازخون جوان بامرام خوش تیپ ولی ساده و رسمی دارم . مال دنیا و ثروت نداره اما کارش و تحصیلاتش خوبه .
عاشق زن و زندگی و بچه است ، خودشم تو زندگی قبلش اذیت شده .
مریضه 😭 پلاکتش پایینه .
اما خیلی خوبه . کورد هست ، زن دوست و غیرتی .
اون خوبه ولی من بدم 😭 من هرزه ام . خدایا خدایا تو نجاتم بده
چیکار کنم افسردگی دو قطبی داشتم هنوزم اثراتش باهامه