هرچی از دهنش در اومد نوشت
گفت بدبخت عقده ای حتی بچه هاتم ازت متنفر میشن
واقعا هم حسش نسبت بهم همینه چون تو همه ی این سالا همیشه باهام بدرفتاری میکرد
ده سال با هم زندگی کردیم
همیشه تنهایی خفه م میکرد
از الان دیگه ندارمش
همه چی برام تموم شده
چیکارکنم؟ بذارم برم خونه ی بابام یا شنبه اقدام کنم برا وکیل و مهریه؟