سلام
اینا حرفای دخترخالمه
ازتون مشورت میخواد
من از زبون دخترخالم براتون میگم بقیشم خودش میاد جواب میده:
سلام
یه دختری، برادرمو دوست داره. جفتشون تو یه جایی مشغولن
برادرم به عنوان کارآموز اون رشته اونجاست. و دختره به عنوان تکنسین.
مثل اینکه با هم دوست هم شدن احتمالا وارد رابطه احساسی شدن
خب
خب
به دختر خالت چه
خب
الان ذوقت برا چیه ک بره😐
برادرم در مورد دختره بهمون گفت که قصدشون ازدواجه
و صحبت کرد و ما هیچ کدوم قبول نکردیم
از دختره خوشمون نیومد. نمیگم خرابه و فلانه. برچسب نمیزنم روش. ولی چیز خوبی نشنیدیم تا الان
دلایلمون حالا به کنار باشه.
خب؟
حالا برادرم به اون دختره گفت که نمیشه. و خانوادم قبول ندارن
با اینکه باهاش صحبت کردیم و خودشم قانع شده که به دردش نمیخوره. روش نمیشه بگه خودم نمیخوام
میگه خانوادم قبول ندارن
مثل اینکه اونم ول کن نیست. هی میگه به خانوادت زمان بده و فلان. حق دارن نپذیرن
حالا من صحبتم اینه که برادرم امروز بهم گفت بیا با هم ۲تایی میریم همونجایی که مشغولن.
و حضوری۳ نفری صحبت کنیم که دختره ولش کنه
من سوالم اینه
چی بگم؟ چی بگم که هم جدی باشه هم اون ناراحت نشه ولی بره کنار.
به شخصیتش بر نخوره ولی حرف منم شل و ول نباشه؟
چیا بگم اون دیگه اینقدر رو مخ برادرم نباشه
کلا رها کنه بره دنبال یکی دیگه
باز اون چ دختریه ک 20 بار شماها رو دیده ک دخالت کردین و نظرم دادین باز هنو آویزونه پسره س
سلام. راستش ما امروز اومدیم چون دیدیم این موضوع هنوز برات تموم نشده و خواستیم خیلی محترمانه، ولی صریح صحبت کنیم.
من به عنوان خواهرش می‌دونم که رابطه‌ی احساسی‌ای بین‌تون شکل گرفته بود، ولی الان همه چیز تموم شده. نه فقط به خاطر خانواده، بلکه خودش هم به این نتیجه رسیده که این رابطه مناسب نیست.
با شناختی که ازش دارم، اگه واقعا می‌خواست ادامه بده، هر طور بود می‌جنگید. ولی الان این تصمیمو گرفته و ادامه‌دادن این ارتباط فقط باعث فشار و آسیب به هردوتون میشه.
هیچ‌کس تو این ماجرا مقصر نیست. گاهی وقتا دو نفر برای هم ساخته نشدن، حتی اگر اولش حس خوبی باشه.
خواهش می‌کنم این تصمیم رو بپذیری و بذاری همه‌چیز با احترام تموم بشه. این بهترین کاریه که الان می‌تونی برای خودت هم بکنی.
